ترجمه فصل اول اصلاح نباتات
29 صفحه به صورت word و 18 صفحه متن انگلیسی pdf
نمونه متن انگلیسی:
THE BEGINNING
During the course of evolutionary history, organisms, including vascular plants, developed genetic systems that
gained them a place in earth’s dynamic natural habitats. Mechanisms emerged and were perpetuated that allowed
terrestrial plants to survive, to thrive, and to reproduce in a myriad of environments. Light, dark, hot, cold, dry,
wet, saline, solute-less, acidic, alkaline, rich soil, gravel, calm air, wind, etc. As populations flourished, challenges of competition for resources, parasitism, and herbivory ultimately arose. Organisms reproduced themselves with mechanisms that preserved and perpetuated “successful” genes or gene combinations and allowed for new genetic variability to constantly appear. Thus, only the fittest, most competitive individuals contributed offspring to the next generation, but populations also came to be adequately buffered for the inevitable and perpetual flux of both the abiotic and biotic factors with which they coexist. Our understanding of this process is the legacy of the groundbreaking theories advanced by Charles Darwin in the mid 1800s.
Terrestrial vascular plants had been undergoing this process for well over 100 million years before the recent ancestors of Homo sapiens gained the ability to reason. Primitive humans foraged among local offerings and developed preferences among plant and animal species for uses as food, health maintenance, fiber, and shelter. Eventually, nomadic social behavior gave way to sedentary cultures, and agriculture was born. Paleobiologists speculate that widespread primary human dependence on agriculture began about 6000–10,000 years ago (Vasey, 1992). The independent rise of all major human cultures has been inextricably linked to agriculture, the steady flow of food from which allowed societies to become segmented and occupations to appear and flourish (Heiser, 1990). Agriculture begot the process of domestication, and the practice of plant breeding as we know it began (Fussell, 1966). For the purposes of this textbook, plant breeding is defined as “any method of plant population reproduction that results in a permanent, heritable change.” Long before Linnaeus, Darwin, and Mendel, humans understood the basic principles of inheritance (Sauer, 1969). Offspring tend to resemble their parents. Hybrids tend to be intermediate between two parents. Certain notable traits tend to “run in families”, such as stature, hair, eye, and skin coloration, and hemophilia. While the academics of the day argued the tenets that governed these phenomena, agricultural practitioners worldwide continued to select and mate individuals, affecting population genetic changes that ultimately gave us all of our major food and fiber crops. Ornamental crops are somewhat more recent, humans becoming adequately fed, clothed, and sheltered (in many
parts of the world) to afford things more aesthetic.
:نمونه متن فارسی
آغاز
در طول دوره تاریخ تکامل یا فرگشتی, ارگانیسم هایی ,شامل آوند های گیاهی, سیستم های ژنتیکی توسعه یافته ار را به دست آورده اند که به آنها مکانی در زیستگاه های طبیعی پویای زمینی را می دهد. مکانیزم یا سازو کار پدیدار شده و دائمی که اجازه داده گیاهان این جهانی زنده بمانند , تا پیشرفت کرده , و در هزاران محیط بازتولید کند. نور , تاریک , گرما ,سرما , خشکی, رطوبت, محیط نمکین مخلوط, محیط اسیدی, محیط قلیایی, پر از خاک, محیط سنگریزه , هوای آرام , باد و… . همچنین ,جمعیت های رشد کرده , در حال چالش رقابت بر سر منابع , زیست انگلی , و علف خوار ها بالاخره علف خوار ها به میان آمدند. ارگانیسم ها خودشان را با مکانیزم ها یا سازوکارهایی که محفوظ شده تکثیر کردند و برای همیشه موفق به ترکیب ژن یا ژن ها شدند و اجازه دادند تا ژن های جدید نسبت به رویداد های دائمی تغییر کنند. بدین سان , تنها مناسب ترین , قابل رقابت ترین موجودات (افراد ) در زاد و ولد نسل بعدی مشارکت می کردند, اما جمعیت ها همچنین به اندازه کافی به ناچار بافر شده اند (در میان گروخه ها قرار گرفته اند)و همیشه در دو جریان عوامل زیستی و غیر زیستی که با آن هم زیست بوده اند وجود داشته اند. درک ما از این فرآیند میراث نظریه های پیشگام پیشرفته به وسیله ی کارل داروین در اواسط دهه 1800 می باشد.
آوند های گیاهی این جهانی (منظور زمین است ) تحت این فرایند ظرف 100 میلیون سال قبل از اجداد اخیر هموساپینز به دست آمده دلیلی بر این مدعا است. انسان های پیشین در میان گزینه ها از میان گیاهان و بعضی حیوانات را به عنوان غذا , برای حفظ سلامت , به عنوان الیاف استفاده می کردند و آنها را نگهداری می کردند. سرانجام رفتار اجتماعی عشایری جای خود را به فرهنگ غیر مهاجر (یکجانشینی داد), و کشاورزی و فلاحت متولد شد.پالئوبیولوژیست ها(ژئولوژیست ها) یا زیست ز حدس می زنند که به طور گسترده وابستگی اولیه انسان ها به کشاورزی حدود 10000 تا 6000 سال پیش آغاز شد ( وسی 1992). رشد مستقل تمام فرهنگ عمده انسانی به طور گسست ناپذیر و نگشودنی در ارتباط با کشاورزی شد , جریان و روند پایدار غذا که جوامع بخش بخش و شوند و شغل ها رشد و نمو پیدا کردند(هایزر 1990).کشاورزی فرایند های اهلی کردن را بوجود آورده , و ممارست بر اصلاح نباتات همانطور که ما می دانیم شروع شد(فاسل , 1966). برای اهداف این کتاب درسی , “اصلاح نباتات همانند ” هر روش تولید مثلجمعیت گیاهی که منجر به یک تغییر دائمی و وراثتی می شود ” تعریف شده.مدت ها قبل از لینه , داروین و مندل , انسان های بودند که اصول وراثت بنیادین را درک کردند(سائر 1969). اولاد گرایش به پدر ومادر خود دارند. هیبرید ها تمایل دارند بین دو والد میانی باشند. بعضی از صفات قابل توجه در خانواده ها وجود دارد مانند قد , رنگ مو و چشم و هموفیلی. در حالی که دانشگاهیان آن زمان بحث می کردند که اصول حاکم بر این پدیده , شاغلین در حوزه زیست کشاورزی در سطح جهان مشغول به انتخاب جفت موثر بر تغییر ژنتیک جمعیت (گیاهی) بودند که سرانجام عمده غذا ما و فیبر ما را تامیین کند. محصولات زینتی تا حدودی جدیدتر است و متعلق به این اواخر می باشد, تا پناه گاه زیبا داشته باشد پوشش زیبا داشته باشد(در سر تا سر جهان) و از زیبایی بیشتری برخوردار باشد.
در حالی که پنبه مدرن , گندم, ذرت, سویا ,برنج, گندمیان , ذرت خوشه ای,سیب زمینی , و گوجه فرنگی شباهت زیادی به گیاهانی دارد که در طبیعت یافت می شوند , جمعیت های زراعی هستند که بیشتر وابسته به معاش انسانی می باشند(واسی 1992) . نیاز های انسانها در مقابل ساختار هایی که گیاهان را در طبیعت رقابتی می کند است. مقایسه گاومیش وحشی با گاو شیری ,یا سگ تریر با گرگ جنگلی و تفاوت ها گویای این امر است. توانایی ما برای تغذیه افراد به گونه ای ناباورانه ای بهره وری بیشتری یافته, و به تدریج به زمین کمتری و نیروی کار کمتری برای رسیدن به کالری کمتری نیاز دارد. این موضوع بحث شده که بسیاری از این بازده مدیون استفاده بی رویه از ذخایر انرژی فسیلی, اما بخش قابل توجهی از کار نشان می دهد که انواع اصلاح شده نیز نقش مهمی را بازی می کنند(فاسل 1966; پوانکلوت و همکارانش 2001).کاهش پیشرونده در درصد تولید کنندگان غذا و نسبت درامد قابل عرضه صرف غذای خام نشان می دهد که چگونه به پرورش گیاهان موفق شد(جدول 1.1 و 1.2).در نتیجه , کاهش در نسبت جمعیت مشغول به کشاورزی در کشور های توسعه یافته از سال 1900 خیره کننده بوده است.
در طول زمان ,ارتباط بین گونه های زراعی کشت شده و اجداد وحشی از کجا آمده و در کجا محو شد یا گم شده است. در صورتی که این نسبتا آسان است که اصل و نسب برخی از محصولات را مانند برنج , گوجه, و سویا را ردیابی کرد , جمعیت های وحشی که منابع زراعی مانند ذرت و گندم بودند دیگر وجود ندارند. به طور پیش رونده ای , اهمیت حفظ یک گونه تاریخی زنده و بایگانی آن ,انواع وراثت نیز در روشن شده است.
تکنولوژی ها و ابزارهای جدید بسیار بر نرخ تغییرات ژنتیکی جمعیت گیاهان اهلی شده بسیار تاثیر گذاشته. ماشین آلات , حمل و نقل,ارتباطات به این فرایند شتاب بخشیده(فاسل 1966).قوانین مندل باقیمانده منجر شد به تکرارهای بیشمار در روش های تولید مثل که بهره وری به طور چشمگیری بهبود یافته است. به عنوان مثال , انواع هیبرید ها(دو رگه ها) را می توان نام برد. در سی سال گذشته , فرایند قابل توجهی که درک از ژن ها و رفتار مولکول هایشان, و در توانایی دستکاری کردن آنها در تراز بازهای نوکلوئیدی تشخیص داده شده.ما حتی بیشتردر یافتن ژن های ویژه مهارت کسب کرده , آنها را در لوله های تست تغییر می دهیم و آنها را در گیاهان و حیوانات قرار می دهیم. برخی از صفات قبلا با موفقیت در گونه های زراعی و تجاری شده اند , مانند علف کش و مقاومت در برابر حشرات.