مبانی نظری و پیشینه تحقیق توزیع قدرت تصمیم گیری میان واحدهای بازاریابی و فروش

عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق توزیع قدرت تصمیم گیری میان واحدهای بازاریابی و فروش

 

فرمت فایل: word

تعداد صفحات: 55

تا زمانیکه فاصله تولید کننده و مصرف کننده کوتاه بود، تولید کننده از نیازها، خواسته­ها، سلایق و آداب و رسوم مصرف کننده مطلع بود و به وجود بازاریابی و مدیریت بازار نیازی احساس نمی­شد. همچنین در وضعیت تولید محدود، مفاهیمی چون برنامه­ریزی تولید، استراتژی بازاریابی، رقابت و نظام بازاریابی مورد توجه صنایع نبود، اما در شرایط اقتصادی امروز که بسیاری از شرکتهای بزرگ مرزهای ملی را برای فعالیت­های تجاری خود کوچک یافته، جهانی فکر می­کنند، جهانی تولید می­کنند و در سطح جهانی نیز محصولات خود را توزیع می­نمایند، فعالیت­های زیادی باید انجام شود تا کالا به دست مصرف کننده برسد. در واقع بازاریابی شامل کلیه عملیاتی است که در فاصله تولید تا مصرف باعث تسریع در جریان هدایت کالا یا خدمات به سوی مصرف کننده می­گردد (کمالی و دادخواه،1384 :3 ). صاحبنظران، بازاریابی را فرایند ارضای نیازها و خواسته‌های بشر تعریف می­کنند. به نظر فلیپ کاتلر، برجسته ترین صاحبنظر در این رشته، بازاریابی عبارت است از« فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته­ها از طریق فرایند مبادله » ( روستا و همکاران،67:1385 ).

در تعریفی دیگر « بازایابی فعالیتی است توسط انسانها برای ارضاء نیازها و خواسته­های انسانهای دیگر از طریق فراگردهای مبادله» (محب علی و فرهنگی،17:1378 ).

با توجه به موارد فوق بازاریابی را می توان چنین تعریف نمود: « بازاریابی فرایندی است مدیریتی – اجتماعی که به وسیله آن افراد و گروهها از طریق تولید و مبادله کالا با یکدیگر، به امر تأمین نیازها و خواسته­های خود اقدام می­کنند » (کاتلر، 1385:46 ).

-3-2 مدیریت بازاریابی

بسیاری از مردم مدیریت بازاریابی را تلاش برای پیدا نمودن مشتریان بیشتر برای محصولات سازمان می­دانند، اما این نگرش محدود و در حقیقت ساده اندیشی است. هر موسسه­ای همیشه با سطح مطلوبی از تقاضا برای محصولات خود روبرو نیست. در یک زمان ممکن است با عدم تقاضا یا تقاضای ناکافی روبرو باشد در حالی که در زمانی دیگر ممکن است با تقاضای بیش از حد و یا غیر معمول مواجه گردد. این وظیفه مدیر بازاریابی است که با توجه به وضعیت و موقعیت سازمان سطح متناسبی از تقاضا را برای سازمان برقرار سازد. به بیانی دیگر، مدیریت بازاریابی عبارت است از مدیریت فرایند تقاضا (کمالی و دادخواه ،1384:8).

در تعریفی دیگر مدیریت بازاریابی عبارت است از فرآیند برنامه­ریزی و اجرای پندار، قیمت­گذاری، تبلیغات پیشبردی و توزیع ایده­ها، کالاها و خدمات، به قصد انجام مبادلاتی که به تأمین اهداف انفرادی و سازمانی منجر گردد.

تعرف فوق از مدیریت بازاریابی موارد زیر را مورد تأکید قرار می­دهد:

  • تجزیه و تحلیل، برنامه­ریزی، اجرا و کنترل؛
  • پوشش کالاها و خدمات و ایده ها؛
  • تاکید بر قصد مبادله؛
  • و بالاخره این که؛ هدف، تامین رضامندی برای طرفین باشد (کاتلر،53:1382).

به بیان دیگر مدیریت بازاریابیعبارت است از تجزیه و تحلیل، برنامه­ریزی، بکارگیری و کنترل برنامه­هایی که برای ایجاد، ساخت و نگهداری مبادلات سودمند با خریداران مورد نظر جهت دستیابی به هدفهای سازمانی طراحی شده­اند (محب علی و فرهنگی،18:1378 ).

-4-2وظایف مدیران بازاریابی

استنباط کلی درباره مدیریت بازاریابی، وظیفه آن را در اصل، برانگیختن تقاضا برای محصولات شرکت می­داند. اما با توجه به تنوعی که در وظایف محوله به مدیران بازاریابی وجود دارد این گفته، نگرش و نظری بسیار محدود از این وظیفه است. در واقع مدیریت بازاریابی وظیفه تأثیر گذاشتن بر سطح، زمانبندی و ترکیب تقاضا را به شیوه­ای بر عهده دارد که دستیابی به اهداف سازمان به سهولت موثر گردد (کاتلر ،53:1382).

عمده وظایفی که بر عهده واحد بازاریابی و مدیران این بخش در سازمانها می­باشد عبارت است از :

  • تعیین مشتریان بالقوه و شناسایی نیاز و خواسته آنان؛
  • طراحی و تولید یا ارائه کالا و خدمتی که نیاز و خواسته مشتریان را ارضاء نماید؛
  • قیمت­گذاری مناسب؛
  • توزیع کالا و خدمت در زمان و مکان مناسب؛
  • ایجاد ارتباط با مشتریان و ارائه اطلاعات لازم؛
  • دریافت بازخورد از مشتریان و ارائه خدمات پس از فروش؛
  • نیل به اهداف سازمانی نظیر سود و … (اسماعیل پور،1376).

 

 

-5-2اهمیت مدیریت بازاریابی

بازاریابی یکی از بزرگترین چالش­های هر شرکت بازرگانی به شمار می­رود که می­تواند بیشترین تأثیر را بر موفقیت و شکست آن شرکت داشته ­باشد. در جهان امروز تحولاتی شگرف در زمینه­های گوناگون، بویژه در شرایط اقتصاد جهانی و بازارها مشاهده می­شود. این تحولات به طور دائم بر فعالیت­های تجاری جهانی تأثیر می­گذارند و فرصتها و تهدیدهایی را در زمینه اقتصاد و بازرگانی برای جوامع به همراه دارند. شکل ­گیری اتحادیه­های تجاری، جهانی شدن تجارت، پیوستن کشورهای تازه استقلال یافته به اقتصاد جهانی، رشد سریع اقتصادی در بعضی از کشورهای جهان سوم و تبدیل آنها به کشورهای تازه صنعتی شده و تلاش کشورهای توسعه یافته برای حفظ یا توسعه بازارهای خود، همه عواملی هستند که اهمیت و نقش بازاریابی و مدیریت بازار را برای شرکت­های تجاری در سرتا سر جهان نشان می­دهند. در این جهان پر تحول شرکت­ها و موسساتی موفق خواهند بود که به تحولات سریع جهانی، تحولات سریع بازار، وضعیت رقبا، نظامهای توزیع، رسانه­های گروهی، فن­آوریهای جدید و خلاصه بازاریابی و مدیریت بازار توجه کنند (کمالی و دادخواه،1384:1).

در بازار جهانی، رقابت میان شرکت­ها و بنگاه­ها نسبت به گذشته پیچیده­تر و فشرده­تر شده و مشتریان نیز در انتخاب فرآورده­ها و خدمات دلخواه خود، قدرت اختیار بیشتری یافته­اند. همچنین افزایش رو به رشد مؤسسات خدماتی و رقابت آنها در جلب مشتری و ایجاد تمایل خریداران باعث گردیده که علم بازاریابی بیش از پیش رخ بنماید (اصغری،1386:2).

 

فهرست مطالب

تعریف مفهوم بازاریابی

مدیریت بازاریابی

وظایف مدیران بازاریابی

اهمیت مدیریت بازاریابی

تصمیمات مهم بخش بازاریابی

توسعه محصولات یا خدمات جدید

برنامه هایی برای بهبود رضایت مشتری

تبلیغات

قیمت گذاری محصولات

ارائه خدمات به مشتری

استراتژیهای توزیع

نفوذ به بازارهای جغرافیایی جدید

ترفیعات

تعریف مفهوم فروش

-8-2مدیریت فروش

وظایف مدیریت فروش

اهمیت مدیریت فروش

پیدایش و رشد تدریجی دایره بازاریابی و تفکیک آن از دایره فروش

تفاوت میان بازاریابی و فروش

لزوم تفکیک واحد بازاریابی و فروش

مزایای مشارکت واحد فروش در تصمیمات واحد بازاریابی

پیشینه تحقیق

سوابق تحقیقاتی خارج از کشور

سوابق تحقیقاتی داخل کشور

ایجاد ارزش برای مشتریان

تعامل و همکاری بین واحدهای بازاریابی و فروش

وضوح نقش های عملیاتی بازاریابی و فروش

فرهنگ مشتری مداری

عملکرد تجاری شرکت

منابع فارسی

منابع لاتین

دانلود فایل