مقاله درباره ایران باستان

- مقاله درباره ایران باستان

مقاله درباره ایران باستان

تاریخ ایران باستان از بدو شروع تا قرن هفتم میلادی به ترتیب شاهد مراحل حکمرانی ماد ها، هخامنشیان، پارت ها وساسانیان بوده است. سلسلۀ ماد ها که در نواحی غربی فلات ایران فرمان می راندند، در قرن ششم قبل از میلاد به دست پارس ها، ساکنین مناطق فارس)شیراز) امروزی، منقرض شدند.

کوروش (سیروس) و جانشینان وی که از خانوادۀ هخامنشی بودند امپراطوری عظیمی از ساحل نیل تا ترکستان تشکیل دادند. این امپراتوری در قرن بعد به دست اسکندر مقدونی سقوط کرد.

نیم قرن بعد یعنی سال 247 عکس العمل مردم ایران، پایه های حکومت مقدونی را واژگون ساخت. سلطه مقدونیان در زندگی ایران مخصوصاً در افغانستان آسار عمیقی بر جای گذاشت. پارت ها )اشکانیان(که خود ایرانی بودند قریب پنج قرن بر ایران حکومت کردند.

ایران در دوره اشکانیان به صورت کنفدراسیونی از پادشاهان محلی که تابع مرکز واحد و فرمانروای واحدی به نام شاهنشاه یعنی شاه شاهان بود اداره می شد. در اواخر حکومت اشکانیان، شاهنشاه به کلی اختیارات خود را از دست داد. تجدید قدرت حکومت مرکز به دست ساسانیان عملی شد.

ساسانیان در جنب دستگاه حکومتی، دستگاه مذهبی نیرومندی نیز بنیاد نهادند. سلسله ساسانیان پس از دوران درخشان و پرشکوه فرمانروایی، سرانجام در اثر جنگ های ممتد با روم شرقی و قبایل ترکستان و ظلم و بیداد فئودال ها و روحانیون رو به ضعف نهاده و به آسانی در برابر حمله اعراب از پای درآمد.

زبان در ایران باستان

با تشکیل امپراتوری هخامنشیان زبان پارسی به صورت زبان رسمی امپراتوری درآمده و کتیبه ها بدان زبان نگارش یافت. این دو امر تاریخی در سرنوشت ایران و حتی شرق باستان نقش عمده ای بازی کرده است.

بدیهی است که ساکنین ایران باستان به زبان های مختلفی تکلم می کرده اند. این زبان ها لهجه های گوناگون، ولی نزدیک به هم از ریشه زبان های هند و اروپایی بوده است. مسلماً در تقسیمات کشوری ایران هر یک از خاندان های ایالات، زبانی مخصوص به خود داشته، ولی به علت در دست نبودن آثار منقوش از آنها در تواریخ ذکری به میان نیامده است.

مثلاً از زبان سکاها (سیت ها) جز آثار ناچیز و برخی اسمای خاص که مؤلفین یونانی، مخصوصاً هرودوت، آنها را ضبط کرده است، چیزی بر جای نمانده است.

آنچه مسلم است در زبان ها و لهجه های مختلف مردمان ایران باستان به دو وجه کاملاً مشخص و متمایز بر می خوریم :

  1. زبان اوستا
  2. زبان پادشاهی هخامنشی

بسیاری از متون کتیبه های پادشاهان هخامنشی به سه زبان نقر شده و مفهوم جملات سه زبان مزبور کاملاً با هم مطابق است. عبارات سه گانه مزبور به ترنیب عبارت اند از :

  • زبان پارسی، زبان پادشاهان ایران و اهالی زادگاه آنها، یعنی زبان مردم مناطق جنوب غربی ایران کنونی.
  • زبان بابلی که رسم الخط آن پس از تصرف بابل به دست هخامنشیان، از ملت مغلوب اقتباس و تقلید شده است.
  • زبان ایلامی که مردم ایلام یعنی پایتخت شوش بدان تکلم می کردند. هخامنشیان اولیه، قبل از روی کار آمدن کوروش، سرزمین ایلام بودند.

ایران باستان با سنت های تاریخی مخصوص به خود و در سایه تشکیلات منظم و قوی وحدت امپراتوری را حفظ و بر اتباع خویش با قانون واحدی فرمان می راند. از خلال متون فرمان های شاهانه، غرور خاصی به چشم می خورد؛ پادشاهان هخامنشی از توفیق در انجام کارهای مهم بر خود می بالیدند.

طبقات اجتماعی ایران باستان

بنا به طرز تفکر اجداد مشترک ایران و هندیان و یا اگر بهتر بگوییم، نیاکان دور هند و اروپاییان، همه چیز از قطعات مختلف عالم گرفته تا مظاهر و فعالیت های مختلف زندگی سیاسی، اجتماعی، عقاید و فرایض مذهبی از قوا و عوامل سه گانه ای ناشی می شد : پادشاهی، که عالی ترین مظاهر فرمانروایی اداری و مذهبی و قضایی عالم بر افکار و اجتماع محسوب می گردید.

بلافاصله پس از شاهان نیروی مادی خشن یعنی نیروی جنگجویان قرار داشت. سومین و آخرین نیرو، عامل تولید و تکثیر بود. به طور کلی، صرف نظر از اختلافات جزئی ظاهری، اجتماع از سه پیکر روحانیون جنگجویان و مولدین ثروت تشکیل می یافت.

چنین طرز تفکری ناشی از سازمان اجتماعی و خود مؤثر در آن بود. اجتماعی که هند و اروپاییان در آن زندگی می کردند و همچنین جامعه ایده آن آنان، شامل این سه رکن است.

در هند کلاسیک سه پیکر اجتماعی به صورت فرقه های مجزا از هم جلوه می کند : برهمنان از کاست «مادر هندیا (وارنا)، نجبای جنگاور، و کاست دامپرور و زارع. با این حال، اگر تاریخ زمان های دورتری را بررسی کنیم، با استفاده از سرودهای مذهبی ودا (Vedas)  به این نتیجه می رسیم که جامعه هند باستانی، جامعه مطلقه و خشونت باری نبوده است. جامعه هند باستانی جامعه انعطاف پذیری بود که در عین حال از فِرَق سه گانه روحانیون، جنگجویان و کلان ها مولد ثروت تشکیل می یافت.

در ایران باستان نیز مانند هند، نظریه نسبتاً معتدل تری در تقسیم طبقاتی جامعه حکمفرما بوده است. مثلاً بنا بر روایان قدیم، یکی از پادشاهان افسانه ای ماقبل تاریخ جامعه را به طبقات سه گانه تقسیم نموده و یا طبق روایات دیگر، سه طبقه اجتماعی هر یک به یکی از فرزندان سه گانه زردشت منسوب است.

بنابر روایات مزبور، فرزند ارشد زردشت روحانی و پسر دوم و سومش به ترتیب جنجو و شبان بوده اند. با این حال در سراسر تاریخ ایران باستان، هرگز به پدیده ای نظیر تقسیم طبقات اجتماعی در هند به کاست های مختلف بر نمی خوریم. تقسیم اجتماع مختلف در ایران بیشتر جنبه نظری و غیر عملی داشته است.

مذاهب ایران باستان

در اوان دوران تاریخی، مردم ایران به مذهب واحدی معتقد نبودند؛ زیرا اقوام و طوایف متعددی با زندگی تخته قاپو و عشایری نمی توانستند معتقدات واحد داشته باشند. مثلاً معتقدات سکاها (سیت ها) که هرودوت در کتاب چهارم تاریخ خود به شرح آن پرداخته است، به هیچ وجه شباهتی به عقاید مذهبی پارسها ندارد. مذهب رایج در میان پارس ها نیز به نوبۀ خود اختلاف فاحشی با معتقدات قبایل ساکن مشرق ایران داشت.

امروزه فقط درباره آیین «مزدیسنا» (مزدایی) که به تدریج در قسمت اعظم ایران باستان رواج یافت، اطلاعات کافی در دست است. مجموعه تعالیم آیین مزدایی در کتاب«اوستا» مندرج است. کتاب مزبور، حاوی نظریه مزدایی و در عین حال نظریات اصلاحی زردشت است. زرتشت در معتقدات اصلی مزدایی اصلاحات اساسی و عمیقی به عمل آورده است و از این رو هنگام بحث از مذهب مزدانی به هیچ وجه شخص زرتشت یا عقاید اصلاحی او مورد نظر ما نیست.

مزداییسم همان شکل ایرانی آیین دیرین و مشترک «هند و اروپایی» هاست. در کتاب های «ریگ – ودا» و «اوستا» به وجوه مشترک زیادی که غالباً در لیاس عبارات واحدی بیان شده است، بر می خوریم. حتی قسمتی از اسمای ربانی نیز در دو کتاب با هم قابل تطبیق است.

 از این رو می توان گفت که، مزداییسم میراث زمان های دیرین و دوره هایی است که در آن هندیان و ایرانیان و حتی هند و اروپاییان زندگی مشترکی داشته اند. ایرانیان افکار و نظریات دیرین را در جامعه ایده های نوین پذیرفته اند. آیین مزدایی در شکل اولیه خود، اعتقاد به خدای واحدی به نام «اهورامزدا» را تبلیغ می کند.

«اهورامزدا» همان خدایی است که پادشاهان ایران همگی آن را می ستایند. اهورامزدا، چنان که از اسم آن پیداست،خدای خِرد است. از این جا اهمیت عظیم نقش تصورات ذهنی و اخلاقی و مجرد در مذهبی که جنبه کاملاً طبیعی دارد، روشن می شود.

دوران ایران باستان موضوع این مقاله از سایت دانلود مقاله می باشد که در آخر توضیحات می تواندی مقاله را به صورت کامل دریافت کنید. مطالب مهمی در این مقاله به کار رفته است به صورت زیر می باشد :

  1. در ابتدای مقاله حکومت هایی که شامل دوران ایران باستان را می شوند معرفی شده و پیرامون هر کدام توضیح مختصری داده شده است.
  2. در ادامه وضع مرزهای ایران در دوران باستان مورد بررسی قرار گرفته شده است.
  3. ادیان ایران باستان موضوع بعدی می باشد که پیرامون آن چندین صفحه نوشته شده است.
  4. و … .       فرمت پی دی اف تعدادصفحات 58

برای دانلود کلیک کنید