مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی بررفتار سرمایه گذاران

دانلود فایل

عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق هوش هیجانی بررفتار سرمایه گذاران

 

فرمت فایل: word

تعداد صفحات: 60

 

مفهوم «هوش‌هیجانی»، که عمرش به بیش از دو دهه نمی‏رسد، بر پایه دو مفهوم «هوش» و «هیجان» و ارتباط آن دو بنا شده است. سالوی و مایر اصطلاح «هوش‌هیجانی» را برای بیان کیفیت و درک احساسات افراد، همدردی با احساسات دیگران و توانایی اداره مطلوب خلق ‏و خو به کار بردند.

در حقیقت، این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویش و دیگران و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم‏های مناسب در زندگی است؛ عاملیاست که هنگام شکست، در شخص ایجاد انگیزه می‏کند و به واسطه داشتن مهارت‏های اجتماعی بالا، منجر به برقراری رابطه خوب با مردم می‏شود. از مؤلّفان هوش‌هیجانی، در مصاحبه‏ای اظهار می‏دارد که «هوش‌شناختی» در بهترین شرایط، تنها عامل 20 درصد از موفقیت‏های زندگی است. 80 درصد موفقیت‏ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موقعیت‏ها، در گرو مهارت‏هایی است که هوش‌هیجانی را تشکیل می‏دهند.

گلمن[1] هوش‌هیجانی بهترین پیش‏بینی‏کننده موفقیت افراد در زندگی و نحوه برخورد مناسب با استرس‏هاست. هوش‌هیجانی با توانایی درک خود و دیگران (خودشناسی و دیگرشناسی)، ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش، پیوند دارد. به عبارت دیگر، هوش غیرشناختی پیش‏بینی موفقیت‏های فرد را میسّر می‏کند و سنجش و اندازه‏گیری آن به منزله اندازه‏گیری و سنجش توانایی‏های شخص برای سازگاری با شرایط زندگی و ادامه حیات در جهان است. با وجود شهرت سریع این مفهوم، تحقیقات تجربی در این زمینه، تازه در آغاز راه خود است.

هوش‌هیجانی، توانایی درک و فهم هیجان­ها و عواطف است. مفهوم هوش‌هیجانی توضیح می‌دهد که چرا دو فرد با ضریب هوشی یکسان می‌توانند به سطوح کاملا متفاوتی از پیشرفت و خوشبختی برسند. هوش‌هیجانی به آن دسته از جنبه‌های زیربنایی رفتار فردی اشاره دارد که به طور کامل با توانایی‌های عقلانی و تفکری او متفاوت هستند. هرگز نمی‌توان هوش‌هیجانی شخصی را فقط با اتکاء به هوش و استعداد تحصیلی او پیش‌بینی کرد. ضریب هوشی یا هوش تحصیلی قابلیت و توانایی شما در یادگیری و آموختن است. به عنوان نمونه میزان ضریب هوشی در 15سالگی، درست به همان میزانی است که در 50 سالگی خواهد بود و این در حالی است که هوش‌هیجانی مهارتی انعطاف‌پذیر و قابل تغییر است که هم قابل آموزش دادن است و هم قابل آموختن(رحیممیردریکوندی،1390،98 ).

تعاریف زیادی از هوش‌هیجانی از طرف اندیشمندان روان‌شناس مطرح شده است دانیل گلمن در سال 2001 در کتاب خود تحت عنوان کارکرد هوش‌هیجانی آن را این‌گونه تعریف می‌کند: هوش‌هیجانی توانایی درک و فهم هیجان‌ها و عواطف است به منظور تعمیم آن به عنوان حامی اندیشه، شناخت هیجان­ها و دانش‌هیجانی تا بتوانیم آنها را نظم داده تا موجبات رشد عقلی، عاطفی و هیجانی فراهم گردد.

به طور خلاصه می‌توان گفت هوش‌هیجانی یعنی توانایی‌هایی مانند این که فرد بتوانند انگیزه‌ی خود را حفظ نمایند و در مقابل ناملایمات پایداری کند، تکانش‌های خود را کنترل کند و کامیابی را به تعویق بیندازد، حالات روحی خود را تنظیم کند و نگذارد پریشانی خاطر، قدرت تفکر او را خدشه‌دار سازد. مایر معتقد است هوش‌هیجانی یک نوع ظرفیت روانی برای معنابخشی و کاربرد اطلاعات هیجانی است. افراد در این مورد، دارای ظرفیت‌های متفاوتی هستند. بعضی در حد متوسط و بعضی دیگر خبره هستند. قسمتی از این ظرفیت، غریزی و قسمتی دیگر، حاصل آن چیزی است که از تجارب ناشی می‌شود و همین قسمت است که می­توان به وسیله‌ی کوشش، تمرین و تجربه آن را ارتقا داد(آرش جهانزاد، 1386،37).

پژوهش­های متعددی نشان داده است که هوش‌هیجانی می‌تواند سبب افزایش سلامتی، رفاه، ثروت، موفقیت و قدرت تصمیم­گیری و اراده و انتخاب و اعتماد به نفس شود. هوش‌هیجانی در اثر تعاملات فرد با محیط اجتماع به دست می‌آید اما چه کسی می­تواند با محیط خود ارتباط بیشتری برقرار کرده و هوش‌هیجانی خود را تقویت کند. ضریب هوشی ما حتی با روند بلوغ ما نسبتاً ثابت می‌ماند، ولی هوش‌هیجانی می‌تواند قوی­تر شود. حتی بزرگسالان هم می‌توانند هوش‌هیجانی را در خود بپرورانند. به عنوان یک بزرگسال، شکوفاکردن توانایی­های شناختی مشکل است، اما شما در هر سن و هر مرحله‌ای از زندگی، می‌توانید هوش‌هیجانی خود را پرورش دهید. EQیک سری خصوصیات اخلاقی است مثل خویشتن­داری، توانایی کنترل و مدیریت موثر احساسات و عکسل‌العمل‌های مخرب، اعتماد به نفس، درستکاری و امانت‌داری، مسئولیت‌پذیری، انعطاف‌پذیری مقابل تغییرات و چالش­ها، نوآوری و خیلی چیزهای دیگر. اگر IQ، فرد را در تحصیلات موفق می‌کند، EQ می‌تواند او را در زندگی موفق کند.تحقیق­های روا نشناسی نشان می‌دهد افرادی با شخصیت «برون­گرا» از هوش‌هیجانی بیشتری نسبت به افراد با شخصیت «درون­گرا» برخوردار هستند. کودکانی که به نسبت خوبی هوش دارند و شادترند با دیگران ارتباط بیشتری برقرار می‌کنند.در کسب این هوش‌هیجانی موفق­تر بوده و قادرند که شخصیت اجتماعی و فردی خود را نیز تقویت کنند. هوش‌هیجانی بالا به معنای شخصیت پخته­تر و متعاد­ل­تر است و در همه دورا­ن­های زندگی از جمله دوران سالمندی نیز می‌تواند به فرد برای پیشبرد رابطه بهتر با دیگران کمک کند(کشوری،1390،48).

سالوی نیز متعقد است بسیاری از مهارت‌هایی که قسمتی از هوش‌هیجانی هستند، می‌توانند یاد گرفته شوند. روان‌درمانی، مشاوره، مربی‌گری و… راه‌هایی هستند که به وسیله‌ی آنها می‌توان هوش‌هیجانی را افزایش داد.

تعریف‌های هوش‌هیجانی به رغم ظاهر متنوع و متفاوتشان، همگی روی یک محور اساسی تأکید دارند و آن هم آگاهی از هیجان­ها، مدیریت آنها و برقراری ارتباط اجتماعی مناسب است. جان مایر: «مجموعه‌ای از توانایی­های ذهنی که به شما کمک می‌کند احساسات خود و دیگران را درک کنید و در نهایت به توانایی تنظیم احساسات خویش نایل گردید هوش‌هیجانی عبارت است از توانایی مهار عواطف و تعادل برقرار کردن». استیوهینک: «بین احساسات و منطق، به طوری که ما را به حداکثر خوشبختی برساند هوش‌هیجانی همان توانایی شناخت، درک و تنظیم». تراویس برادبری وجین گریوز: «هیجان‌ها و استفاده از آنها در زندگی است» (میردریکوندی،1390 ،98 ).

 

[1]-Daniel Goleman

 

فهرست مطالب

هوش هیجانی

تعریف هوش‌هیجانی

تاریخچه هوش‌هیجانی

هوش‌هیجانی و نقش آن در تصمیم‌های مالی

تأثیر هوش‌هیجانی بر تصمیم‌گیری

تأثیر هوش‌هیجانی برعملکرد

هوش‌هیجانی و رشد آن

مدل‌هایهوش‌هیجانی

مدلهوش‌هیجانیبار- آن

مدل هوش‌هیجانی گلمن

مدل هوش هیجانی دولویکس و هیگس

ادبیات نظری رفتار سرمایه‌گذاری

تصمیم‌گیری سرمایه‌گذار

تأثیرات عاطفی در تصمیم‌های سرمایه‌گذاری

قضاوت و تصمیم‌گیری

نظریه چشم انداز و تصمیم‌های سرمایه‌گذاری

حوزه‌های رفتارسرمایه‌گذاری مورد بررسی

حجم نمونه مربوط به مسائل

مسائل چارچوبی

حسابداری ذهنی

ریسک چیست؟

ریسک گریزی

تاثیر سرایتی

پیشینه تحقیق

پیشینه خارجی

پیشینه داخلی

منابع و مأخذ

دانلود فایل