عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی و ارتقاء کیفیت زندگی افراد افسرده
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 50
مفهوم کیفیتزندگی به ارسطو بر میگردد. وی شادی را به صورت حالت ویژهای از فعالیتهای والای روح توضیح میدهد و عقیده دارد که خوشحالی نعمتی خدادادی است. لذا انسانی که شاد است به خوبی زندگی میکند و خوب گام برمیدارد (به نقل از: اندرسون و بوکهاردت[1]، 1999).
واژه کیفیتزندگی اولین بار توسط پیگو[2] در سال 1920 در کتابی در مورد اقتصاد و رفاه مورد استفاده قرار گرفت. وی در آن کتاب در مورد حمایت دولتی از اقشار پایین و تاثیر آن بر روی زندگی آنها و سرمایههای ملی به بحث پرداخته بود. این مطلب تا بعد از جنگ جهانی بهدست فراموشی سپرده شد اما بعد از آن بر اثر 2 حادثه مهم موردتوجه مجدد قرار گرفت: سازمان جهانی بهداشت (who) سلامت را چنین تعریف کرد: «بهداشت[3] جسمی، روانی و اجتماعی». پس از آن در اواخر دهه 1960 واژه کیفیتزندگی در مقالهای به نام «گزارش ریاست جمهوری امریکا پیرامون رفاه ملی» استفاده شد. در همین زمان ایگینگتون در سرمقالهای با عنوان «طب و کیفیتزندگی» در مجله پزشکی، مطالبی درباره وظایف و مسئولیت های پزشکی و کاربرد آن برای بیماران پیوند کلیه، واژه کیفیتزندگی را به کار برد (وود و داوفین[4]، 1992).
به مرور، توجه به کیفیتزندگی افزایش یافت به گونهای که تحقیقات پزشکی در پایگاه اطلاعاتی مدلاین[5] نشان میدهد که مقالات موجود تحت عنوان کیفیتزندگی[6] و کیفیتزندگی مرتبط با سلامت[7] بین سالهای 1985 تا 1994 از 21 درصد کل مقالات به 76 درصد افزایش یافته است (به نقل از: رستمی،1380).
تعاریف کیفیتزندگی:
تعاریف کلی:
کالمن[8] (1984) کیفیتزندگی را گسترهای میداند که امیدها و آرزوها در آن به تجربه درمیآیند.
فرانز و پاور[9] (1985) کیفیتزندگی را رضایت یا عدم رضایت از ابعادی از زندگی فرد می داند که برای او
مهم هستند.گرانت و همکاران[10] (1990) کیفیت زندگی را با ارزیابی مثبت یا منفی فرد از مشخصه ها و خصوصیات زندگی خود در ارتباط میداند.مرکز ارتقا سلامت دانشگاه تورنتو کیفیتزندگی را امکانات، فرصتها و محدودیتهایی که هر فرد در زندگی خود دارد و نشان دهنده تعامل عوامل انسانی و محیطی
میباشد تعریف میکند ( رستمی، 1380).
تعاریف اختصاصی
صاحب نظران تعاریفی مختلف را در زمینه کیفیتزندگی ارایه کردهاند:
شیپر[11] (1990) کیفیت زندگی را بازنمایی واقع بینانه، روز به روز و عملی از پاسخ های فیزیکی، روانی و اجتماعی فرد نسبت به بیماری و درمان آن میداند .سلا و تالسکی[12] (1990) کیفیت زندگی را ارزیابی و رضایت بیمار از سطح عملکرد موجودش در مقایسه با آنچه که ایده آل یا ممکن می پندارد، میداند. تستا و سیمونسون[13] (1996) نیز کیفیت زندگی را اینگونه تعریف کرده اند: نگرشی به جنبههای جسمی، روانی و اجتماعی از سلامتی به عنوان ابعاد مجزا از یکدیگر که تحت تاثیر انتظارات، اعتقادات، تجربیات و تصورات فرد هستند ( رستمی، 1380).
گروه کیفیتزندگی سازمان جهانی بهداشت (1996): پندارهای فرد از وضعیت زندگیاش با توجه به فرهنگ و نظام ارزشی که در آن زیست میکند و ارتباط این دریافتها با اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویتهای مورد نظر فرد.
سلا[14] کیفیتزندگی را در سه بعد به شرح زیر تعریف میکند:
(1) وضعیت روانی که به توانایی مقابله با استرس، بیماری یا درمان گفته میشود.
(2) وضعیت اجتماعی که همراه با حمایت خانواده و دوستان است.
[1] . Anderson & burckhardt
[2].Pigou
[3].well being
[4] .Wood & Dauphine
[5].Medline
[6].Quality of life (Qol)
[7].Health Related Quality of life (HRQOL)
[8] . Calman
[9]. Ferrans & Power
[10].Grant
[11].Schipper
[12].Cella & Tulsky
[13]. Testa & Simonson
[14].Cella
فهرست مطالب
کیفیتزندگی
تاریخچه
تعاریف کیفیتزندگی:
تعاریف کلی
تعاریف اختصاصی
ویژگیها و ابعاد کیفیتزندگی
اختلالهای خلقی:
ویژگیهای کلی
انواع اختلالهای خلقی
ویژگیهای دوره منیک و هیپومنیک
شیوع افسردگی
افسردگی در زنان
سبب شناسی
نظریههای افسردگی
نظریه زیستی
نظریه روان تحلیلگری
نظریه میانفردی
نظریه رفتاری
رویکرد یادگیری و مهارتهای اجتماعی
نظریه کنترل خویشتن رم
مدل درماندگی اکتسابی
شناختدرمانی
نظریه عقلانی-عاطفی الیس
پیدایش درمانهای روانشناختی افسردگی
نظریه شناختی بک
خصوصیات کلی
مدل شناختی افسردگی
ذهنآگاهی چیست؟
سادگی ظاهری رویکردهای ذهنآگاهی
مداخلههای مبتنی بر ذهنآگاهی
مداخلههای در بر گیرنده ذهنآگاهی
درمان مبتنی برپذیرش و تعهدACT
ذهنآگاهی چگونه مؤثر واقع میشود؟
تغییر شناختی
تنظیم هیجان
خودمدیریتی
وانهادگی
پذیرش
تحقیقات انجام شده
منابع