مبانی نظری و پیشینه تحقیق مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل

دانلود فایل

عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل

 

فرمت فایل: word

تعداد صفحات: 33

 

پایه مطالبی که در آموزش مهارتهای زندگی به کار برده می‌شود، اطلاعاتی است که از نحوه یادگیری کودکان و نوجوانان از طریق مشاهده رفتار دیگران و پیامدهای آن به دست می‌آید و در واقع مبتنی بر نظریه یادگیری اجتماعی «بندورا»[1] (1977) می‌باشد. در نظریه یادگیری اجتماعی «بندورا»،‌ یادگیری فرایندی فعال و مبتنی بر تجربه است و به همین جهت کودکان در جریان یادگیری و آموزش، فعالانه به امر یادگیری مهارتهای زندگی،‌ می‌پردازند، بنابراین در این آموزش از روشهایی که شرکت فعال کودکان و نوجوانان در امر آموزش تسهیل می‌بخشد، استفاده می‌شود. این شیوه‌ها شامل تشکیل گروههای کوچک یا گروههای دوتایی، بارش فکری، ایفای نقش و بحث و مناظره می‌باشد.[2]

در تئوری یادگیری شناختی نوین که مبتنی بر مدل عملکرد سالم روانی انسان است سه اصل مطرح می‌شود:‌ فرض یا اصل اول این است که کودک زندگی خود را با یک توانایی ذاتی جهت عملکرد روانی سالم آغاز می‌کند. این توانایی ذاتی شامل تمایل به یادگیری و انگیزش جهت رشد و شکوفایی تواناییهای بالقوه در جهت سبک زندگی اجتماعی سالم می‌باشد. بنابراین در این دیدگاه، عزت نفس بالا فطری است و نیاز به یادگیری و رشد و افزایش ندارد. فرضیه یا اصل دوم این تئوری آن است که بزهکاری و دیگر رفتارهای انحرافی از طریق یادگیری حاصل می‌شوند. که در این میان نقش خانواده بسیار مهم است. بدین معنا که در معرض شرایط تعارض و اختلاف قرار گرفتن و دیگر اشکال ناسالم عملکرد خانواده و والدین مؤثر هستند. همچنین نوجوان در شرایطی است که هر عاملی را که متفاوت و یا در تعارض با الگوی او باشد، دریافت نماید. دچار احساس ناامنی مانند خشم،‌ اضطراب و افسردگی خواهد شد. بنابراین هر زمان که الگوی نوجوان دستخوش دگرگونی شود یا مورد تهدید قرار گیرد، او به طور ناخودآگاه احساس ناامنی خواهد نمود و این احساسات بعدها به صورت رفتارهای انحرافی مانند بزهکاری، سوء مصرف مواد مخدر و شکست تحصیلی نمایان خواهد شد. بنابراین اگر نوجوانان یک سیستم شناختی ناآشنا را به طرح شناختی اولیه خویش ضمیمه نکنند در آن صورت توانایی ذاتی و فطری آنان جهت عملکرد سالم طبیعی و رفتار تکامل یافته،‌ عزت نفس و سلامت عاطفی تکامل خواهد یافت. اصل سوم آن است که هر توانایی ذاتی کودک برای سلامتی و عملکرد روانی تکامل یافته می تواند در جهت رفتارهای بزهکارانه و خود تخریبی برانگیخته شود. بنابراین اگر شرایط اصلی موجود باشد،‌ نوجوانان می‌توانند توانایی خویش را به کار اندازند و از این طریق عملکرد روانی سالم و طبیعی خویش را به دست آورند. بنابراین طبق مدل تئوری یادگیری شناختی نوین، نوجوانان خطر آفرین سطوح بالاتری از احساس ناامنی آموخته شده دارند و از طرفی آنها می‌توانند به چهار چوبهای شناختی که ناامنی کمتری را تحریک می‌کند، دست یابند.[3]

اصل سوم تئوری یادگیری شناختی نوین بر اساس مطالعات و تحقیقات برنامه‌های پیشگیرانه می‌‌باشد. «میلز»[4] (1987) معتقد است که جوانان خطر آفرینی که در برنامه‌های پیشگیرانه شرکت نموده‌اند،‌ سطوح بالاتری از عملکرد روانی سالم نشان دادند، در انواع روابط مثبت، سالم و سازنده با بزرگسالان، معلمان و همسالان درگیر شدند. همچنین در نگرشهای مثبت، توانایی حل مسأله منطقی- عقلانی، رفتار اجتماعی، انگیزش در دستیابی به اهداف تحصیلی و سبک زندگی بهنجار و سالم بهبود نشان دادند.[5]

برنامه آموزش مهارتهای زندگی توسط «گیلبرت. جی. بوتوین»[6] گسترش یافته است. «بوتوین» پروفسور روانشناس عضو دپارتمان بهداشت عمومی و روانپزشکی است. وی به عنوان یک دانشمند رفتارگرا در زمینه ترویج بهداشت و پیشگیری مشهور است. «بوتوین» تحقیقات وسیعی در برنامه‌های پیشگیری مبتنی بر مدرسه در بیش از 300 مدرسه و 400 هزار دانش‌آموز انجام داده است. اخیرا در زمینه پیشگیری از خشونت و سوء مصرف مواد در نوجوانان فعالیت داشته‌ است. وی در زمینه ترویج بهداشت روانی و جسمانی فعالیت بسیاری داشته است، به طوریکه فعالیتهای اصلی‌اش شامل تحقیق،‌ آموزش تخصصی و آموزش عمومی می‌باشد. برنامه آموزش مهارتهای زندگی توسط «بوتوین» جهت پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر، سیگار کشیدن و نوشیدن الکل تدارک دیده شده است. این برنامه جهت آموزش اطلاعات در مورد مواد و داروها، نگرشها و هنجارهای مربوط به مواد و مهارتهای مقاومت در برابر تأثیرات اجتماعی و ترویج و رشد مهارتهای خود مدیریتی و مهارتهای بین فردی می‌‌باشد. در واقع بخش اول آموزش،‌ مجموعه مهارتهای خود مدیریتی عمومی یا کلی را آموزش می دهد. بخش دوم مهارتهای بین فردی و سومین بخش اطلاعات و مهارتهای ویژه مشکل سوء مصرف مواد را آموزش می‌‌دهد. اولین و دومین بخش جهت افزایش شایستگیهای فردی برای کاهش انگیزش دانش‌, آ,وزان آموزان به منظور مصرف مواد مخدر و کاهش آسیب‌پذیری ایشان نسبت به تأثیرات اجتماعی که مصرف مواد را ترویج می‌دهد،‌ می‌باشد. سومین بخش در مورد وسایلی که مستقیماً به مصرف مواد مرتبط هستند به دانش‌آموزان آگاهی می‌دهد در ضمن آموزش مهارتهای مقاومت در برابر فشار اجتماعی جهت مصرف مواد و افزایش نگرشها و هنجارهای ضد مواد مربوط به این بخش می‌باشد. در واقع در این برنامه، مهارتهای رفتاری شناختی با استفاده از ترکیبی از روشها مانند ایفای نقش، تمرین رفتاری، نمایش، پسخوراند (فیدبک)، تقویت اجتماعی (تحسین و تمجید) و تمرین تکالیف رفتاری در منزل آموزش داده می‌شوند. تحقیقات گوناگون تأثیر مثبت این برنامه را در کاهش سوء‌مصرف مواد بین دانش‌آموزان تأیید کرده‌اند.[7]

 

[1] – Bandura (1977).

[2] – سازمان بهداشت جهانی، ترجمه: نوری قاسم آبادی،‌ محمدخانی (1377).

[3] – کلی، kelley (1993)‌.

[4]- Mills (1987).

[5] – همان منبع

[6]- Gilbert. J. Botvin

[7] – بوتوین، (2001).

 

فهرست مطالب

تعریف علمی و عملیاتی «مهارت‌های زندگی

تعریف علمی و عملیاتی «سلامت روان

تعریف علمی و عملیاتی «منبع کنترل

مبنای تئوریکی برنامه آموزش مهارتهای زندگی
اهداف آموزش مهارتهای زندگی
اهمیت مهارتهای زندگی در سلامت روانی
ابعاد مهارتهای زندگی
پیشینه تحقیقاتی پژوهش

منابع

دانلود فایل