عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق مفاهیم مشتری گرایی، تعهد رفتاری و عملکرد صادراتی
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 57
درک رابطه ی برنامه های تشویق صادرات باعملکرد صادراتی مستلزم بررسی عوامل تعیین کننده وتاثیر گذاربرعملکرد صادراتی است.آبی و اسلاتر عوامل تاثیرگذار برعملکرد صادراتی را به عوامل مربوط به محیط بیرونی و عوامل مربوط به محیط درونی بخش بندی می کنند. طبق مدل این دومحقق،عملکرد صادرات تحت تاثیر سه گروه ازمتغیر های درونی یعنی مشخصه های شرکت(مانند اندازه شرکت و طرز تلقی مدیریت نسبت به صادرات)قابلیت های شرکت (مانند دانش بازاریابی و فناوری)واستراتژی بازاریابی بین المللی(مانندبازارهای هدف،روش ورود وتطبیق آمیخته بازاریابی با بازارهای هدف)است.به علاوه، این دو پژوهشگرتاکید می کنند که عملکرد صادراتی شرکت تحت تاثیرمتغیرهای بیرونی نیز است.یک راه برای تحلیل رابطه بین برنامه های تشویق صادرات وعملکرد صادراتی تئوری رفتاری شرکت است.
تئوری رفتاری شرکت با این مسئله سروکار داردکه شرکت هازمانی که بافرایند تصمیم گیری مواجه می شوند،چگونه اطلاعات راسازماندهی وپردازش می کنند.در چارچوب این تئوری می توان سوالهایی از قبیل شرکتها چرا اقدام به صادرات می کنند؟چرا از ادامه آن منصرف می شوند؟چرا به اهداف صادراتی خود نمی رسندمطرح و تحلیل کرد.درچارچوب تئوری رفتاری می توان گفت که شروع وادامه صادرات ناشی ازانگیزاننده های صادراتی وتوقف یا عدم توسعه آن ناشی ازتاثیرموانع واقعی یاموانع ادراکی صادرات است.
لاگس و مونتگمری در بررسی رابطه حمایت ازصادرات وعملکرد صادراتی نشان دادندکه حمایت از صادرات تاثیر مستقیم بر بهبود عملکرد صادراتی دارد،اما این تاثیرمعنادار نیست،زیرا این تاثیرمثبت به دلیل تاثیر منفی تطبیق قیمت باشرایط بازارهای خارجی تعدیل می شود.فرانسیس و داد نشان دادند میزان استفاده از برنامه های تشویق صادرات بر تحقق اهداف صادراتی و استراتژی صادراتی تاثیر دارد ودرضمن موجب ارتقاء قابلیتهای بازاریابی بین المللی شرکت های کانادایی شده است.بررسی شواهد اثر بخشی برنامه های تشویق صادرات توسط کوتابه و زینکوتا نشان می دهد که با وجود دفاع سازمان های دولتی از اثر بخشی این برنامه ها، پژوهش ها دلایلی منطقی و اطلاعات قابل توجهی درموردمحدود بودن و نامشخص بودن و مبهم بودن اثر بخشی آن ها ارایه می دهند(کوتاب و همکاران،2012)
برخی ازپژوهشها بین مشوق های صادراتی وعملکرد صادراتی رابطه مثبت گزارش کرده اند. اما برخی از مطالعه ها نیز نشان داده اند، این مشوق ها در تحقیق اهداف شکست خورده اند.. برخی از پژوهش ها نیز نشان داده اند که مشوق های صادراتی تاثیر معکوس بر عملکرد صادراتی داشته اند. پژوهش های جدیدتر نشان می دهد،برنامه های تشویق صادرات به جای تاثیر مستقیم برعملکرد صادراتی شرکت،طی یک فرایند و بطور غیر مستقیم بر عملکرد صادراتی تاثیر می گذارد. زینکوتا دریک مدل فرایندی شرح می دهدکه برنامه های تشویق صادرات فقط به طور غیر مستقیم بر عملکرد صادراتی تاثیر می گذارند. این برنامه ها ابزارهایی برای افزایش منابع، شایستگی ها و توانمندی های سازمانی و مدیریتی هستند. محققان اشاره می کنند که برنامه های تشویق صادرات قابلیت های صادراتی شرکت ها را بهبود داده ودر نهایت شانس موفقیت شرکتها در بازارهای خارجی را بهبود می دهند.اطلاعات یک عامل اساسی در تصمیمات بازاریابی دقیق است. که به مدیران کمک می کندمسیرشان دربازارراتغییردهند،استراتژی های بازارمناسب رابمنظور پاسخ به تغییرات بازار طراحی کند،راه حلهای دقیق و ویژه ای برای مشکلات وبازاریابی پیدا کندوعملکرد شرکت را در بازار ارزیابی کند.توسعه اطلاعات مناسب برای تصمیم گیری هنگام گسترش به بازارهای بین المللی بیشتر شد.هنگامی که عملیات درخارج از کشور باریسک بالایی به منظورمحیط کسب وکار ناآشنا،پارامترهای جدید،افزایش درتعدادابعادشامل شد.امکانپذیری بیشترورقابت وسیع انجام می شود.مجموع کیفیت بالا،بموقع بودن(بهنگام بودن)واطلاعات مربوط به انتشار این اطلاعات در سازمان و استفاده آن برای مشارکت موفقیت شرکتهای صادراتی دربلندمدت به این مطلب اشاره داردکه شرکتهای صادراتی باید بازارمحور و سازمان یادگیرنده باشند.بدست آوردن وپاسخ به اطلاعات بازاروبطورویژه ای درمفهوم بازاریابی صادرات اهمیت دارد.جایی که تغییرات درمحیط بازار کلان خیلی سریع است که نیازبهاطلاعات وسودمندی راافزایش می دهد.استفاده ازاطلاعات،عدم قطعیت رادرفرایندتصمیم گیری نسبت به بازارهای خارجی،بهبودتوانایی شرکت برای برآمدن فرصتها،تهدیدات دربازار صادرات وبطورمتوالی شرکت رقابتی راکاهش می دهد.بعبارت دیگراطلاعات بازاربین الملل مانع عمده ای برای شرکتهای صادراتی وغیر صادراتی است(سرینگاهوس و روسون،2010)
گره گشایی اثرتشویق صادرات کاردشواری است.سختیهای اندازه گیری و روش شناسی،اغلب محققین رابه استفاده ازمتغیرهای جانشین جهت ارزیابی برنامه های تشویق صادرات سوق داده است.بخشی ازتحقیقات برسنجش آگاهی وبکارگیری برنامه های تشویق صادرات بعنوان نشانی ازموفقیت آنها معطوف شده است.نتایج حاصل از میزان آگاهی وبکارگیری این برنامه ها مخلوط شده است.اگرچه کاربردوآگاهی ممکن است برای طراحی برنامه مفید باشد،اما وسیله سنجش تاثیر نیستند.اول اینکه،آگاهی الزاما به بکارگیری ختم نمی شود. دوم اینکه، آگاهی اثر بخشی ارتباط برنامه را ارزیابی می کند، و الزاما سهم خود برنامه ها بخودی خود نشانی از تاثیر این برنامه ها در دستیابی به اهداف در نظر گرفته، نخواهد بود.شناخت کارخانه از سودمندی برنامه ها نیز بعنوان ابزاری برای سنجش تاثیر این برنامه ها استفاده می شود.رویکردبه برنامه های دولتی،شناخت وآگاهی ازسودمندی و کمک کنندگی این برنامه ها اطلاعات ارزشمندی فراهم می سازد، اما نمی تواند بعنوان مطالعه تاثیر تلقی شود. کارخانجات ممکن است رده بندی بالایی از برنامه ها را داشته باشند که در حقیقت بر موقعیت صادراتی شان تاثیر چندانی ندارد.برنامه های تشویق صادرات بر سابقه عملکرد نیز تاثیر گذار است. برنامه های تشویق صادرات که آموزش اطلاعات و هدایت صادرات را در بر دارند بر قابلیت های بازار یابی یا صادراتی خاص موثرند. برنامه های تشویق صادرات می تواند گسترش صادرات را تقویت کرده و شرکت ها را در انتخاب استراتژیهای مناسب راهنمایی کرده و طرح های صادراتی ایجاد نماید. علاوه بر این، گسترش بازار خاص بایستی با سطوح خاص مشارکت متناسب باشد.کارخانه های کوچک ممکن است.برای ورودبه بازارپرسود ترغیب شونددر حالیکه کارخانه هایی با صادرات بزرگتر ممکن است برای دستیابی بازار های جدید ترغیب شوند.(سایت اقتصادی دانشنامه علمی،1390)
2-1-3-انگیزاننده های صادراتی و استراتژیهای صادرات:
انگیزاننده های صادراتی درهرمرحله از توسعه صادرات در مراحل اولیه ما قبل صادرات تا مراحل پیشرفته تر از نظردرگیری و تعهد درصادرات یا درگامی مابین این فرایند می تواند حضور داشته باشند. اگر مدیران شرکت ها، محرکهای صادراتی مختلف را درک کرده و قدرت آنها را بالا برآورد کنند، ممکن است صادرات را به عنوان یک استراتژی پذیرفته و رفتار صادراتی را شروع کنند.محرک ها یا انگیزاننده های صادرات را می توان بر اساس منبع محرک، به دو دسته محرک های درونی و محرک های بیرونی تقسیم کرد.(روسون و همکاران،2012)
محرک های درونی عواملی هستند که به محیط داخلی شرکت مربوطند،اما محرکهای بیرونی ریشه در محیط مادر یاکشور بیگانه دارد. بعلاوه، می توان براساس ماهیت محرک ها،آنهارابه محرک های فعال و محرکهای واکنشی دسته بندی کرد. در این دسته بندی محرک های پیش فعال محرک هایی هستند که ناشی از شایستگیها و توانمندیها داخلی و منحصربه فردشرکتهاهستند.این فاکتورها،فاکتورهای کششی نامیده می شوند.محرکهای واکنشی یافاکتورهای فشار محرکهایی هستندکه موجب درگیرشدن شرکت درصادرات برای پاسخ به فشار یا تحریک عوامل محیطی می شوند.بنابراین،برنامه های تشویق صادرات محرکهای بیرونی و واکنشی صادرات هستندکه ممکن است برعملکرد یااستراتژی صادرات شرکتها تاثیرداشته باشند.زمانی که یک شرکت بادو راهی تصمیم گیری برای شروع یا ادامه صادرات مواجه می شود،گرایش عمومی به سمت تصمیم به عدم صادرات است.گرایش به سمت عدم صادرات را می توان به موانع صادراتی نسبت داد. موانع صادراتی شامل موانع نگرشی، ساختاری یا عملیاتی هستند وموجب پنهان ماندن یا عدم شکوفایی توانایی های شرکت ها در شروع یا گسترش و ادامه فعالیت های صادراتی می شوند (مورگان،2012).
فهرست مطالب
عملکرد صادراتی وبرنامه های تشویق صادرات
انگیزاننده های صادراتی و استراتژیهای صادرات
تعاریف و مفاهیم تعهد رفتاری
فرایند و مراحل تعهد رفتاری
دیدگاههایی در مورد کانونهای تعهد رفتاری
دیدگاه «ریچرز»
دیدگاه «بکر» و «بیلینکس»
تعهد رفتاری مفهوم یک بعدی یا چند بعدی
الگوهای چندبعدی
مدل «اریلی» و «چتمن»
مدل «مییر» و «آلن»
مدل «مایر» و «شورمن»
مدل «پنلی» و «گولد»
مدل تعهد رفتاری و حمایتهای ادراک شده
اهمیت تعهد رفتاری
عوامل مؤثر بر تعهد رفتاری
پیامدهای مثبت تعهد رفتاری
تاریخچه مشتری مداری
تعریف مشتری
انواع مشتریان
گروه بندی مشتریان
اهمیت مشتری
نیاز مشترى
ویژگی های مدیران مشتری مدار
ویژگی های کارکنان مشتری مدار
شناسایی انتظارات مشتری
مفهوم ارتباطات
تاریخچه ای از نخستین اندیشه های جامعه شناختی ارتباطات
ارتباطات سازمانی
ارتباط رسمی
ارتباط غیر رسمی
نقش عوامل روانی اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی،سیاسی در ارتباطات سازمانی
ساختار رسمی و غیر رسمی ارتباطی در سازمان
ارتباطات درون سازمانی و برون سازمانی
کارکردهای ارتباطات برون سازمانی
نقش تکنولوژی جدید در ارتباطات سازمانی
پیشینه تحقیق
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
منابع