عنوان: مبانی نظری و پیشینه تحقیق سقف شیشهای
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 30
در تعریف سقف شیشهای گفته میشود: به موانع مصنوعی و نامرئی، تصمیمات سازمانی و تعصبات مسئولان سازمان اطلاق میگردد که مانع پیشرفت اشخاص باصلاحیت و یا اقلیتها (بهویژه زنان) در داخل سازمانها میگردد. این اصطلاح به مفهوم نقطهای است که پسازآن اقلیتها و زنان ارتقا پیدا نمیکنند. این اصطلاح از دهه ۱۹۷۰ در آمریکا شکل گرفت. امروزه واضح است که در سقفها و دیوارهای نامرئی در اکثر محیطهای کاری برای اقلیتها و زنان نشات گرفته از اعمال و روشهای سازمانی و رفتاری وجود دارد که فرصتهای پیشرفت اقوام و یا نژادهای اقلیت را محدود میکند.
امروزه در سازمانها نوعی تبعیض محسوس، ولی نامرئی مشاهده میگردد، تبعیضی همچون سقفی که در مسیر رشد و ترقی زنان ظاهر میشود و آنها را از حرکت رو به بالا باز میدارد. شاید اکنون تعداد زنانی که به پست مدیریت دست مییابند بیشتر از گذشته باشد اما تنها تعداد اندکی به ردههای عالی دستیافتهاند (زهرئی، 1387).
عدم حضور زنان در پستهای مدیریتی اجرایی، به دلیل نداشتن مهارت مدیریتی نیست، بلکه ناشی از عوامل محیطی و شرایط فرهنگی یا فرهنگسازمانی حاکم بر سازمانهای شدیداً مردسالار است. امروزه این عقیده در بین بسیاری از زنانی که در مشاغل مختلف به خدمت مشغولاند وجود دارد که آنان را به نحو شایسته و مناسب به کار نمیگیرند و از تواناییها و قابلیتهای آنها بهدرستی استفاده نمیکنند. بیشتر زنان شاغل بر این باورند که ظرفیت کاری و پتانسیل فکری آنها بسیار بیشتر از آن است که هماکنون مورد بهرهبرداری قرار میگیرد، زیرا آنها در تصمیمگیریها و تدوین سیاستها نقش فعالی ندارند، لیکن در اجرای تصمیماتی که مردان اتخاذ میکنند باید فعالانه کوشش کنند.
حضور زنان در پستهای مدیریتی اندک است و مطالعات انجامشده نشان میدهد که زنان در مسیر پیشرفت شغلی خود در سطوح مدیریتی با مسائل و چالشهای بسیاری روبهرو هستند که این موضوع نهتنها در کشورهای درحالتوسعه، بلکه در کشورهای توسعهیافته نیز هنوز در حد یک مسئله باقیمانده است. به نظر میرسد زنان ضمن داشتن مشارکت در فعالیتهای مختلف، دارای شرایط و امکانات مناسب نیستند. اگرچه آمارها حاکی از پیشرفت زنان در زمینههای مختلف میباشد، اما شناخت مشکلات موجود در سر راه مشارکت زنان ازجمله در مشاغل بالا و سطوح مختلف مدیریتی باید موردتوجه قرار بگیرد. در علم مدیریت هیچگونه تفاوتی بین زنان و مردان وجود ندارد و باید در ارائه پستهای مدیریتی از نگاه جنسیتی به زنان پرهیز کرد.
طبق بررسیهای انجامگرفته توسط میرسونو فِلِچر[1] (2000) وجود زنان در بالاترین سطوح کسبوکار کمیاب و نادر است. زنان تنها 10% از پست مدیریت ارشد در میان 500 شرکت فوچون، کمتر از 4% پست مدیر عاملی، رهبر، نائب رئیس و کمتر از 3% از افراد ردهبالای شرکتهای بزرگ را تشکیل میدهند(بامبوولا و چمارو[2]، 2013).
شواهد متعددی از بالاتر بودن مردان و تحت نمایندگی بودن زنان در موقعیتهای رهبری در کشورهای مختلف جهان ازجمله استرالیا (دیویدسون[3]، 2009؛ مگنین[4]، 2010؛ استیل[5]، 2006)، چین (تن[6]، 2008)، فرانسه (بارنت – ورزات و وُلف[7]، 2008)، آفریقای جنوبی (بویسن[8] و اِنکومو، 2010؛ ماتور-هلم[9]، 2006) و ایالت متحده امریکا (اِگلی و کارلی[10]، 2007؛ فسینگر[11]، 2008) وجود دارد (بامبوولا و چمارو، 2013).
اگرچه بسیاری از زنان دارای موقعیتهای مدیریتی میباشند، اما تعداد اندکی از آنانموفق به دستیابی به سطوح بالاتر میشوند. نتایج نشان میدهد که تنها یک تا پنج درصد از مقامات عالی اجرایی، زن میباشند (شارما[12] و همکاران، 2011). همه این مطالعات نشان میدهد که مانع یا موانعی در سر راه زنان برای نیل بهمراتب عالی سازمانی وجود دارد که از آن با عنوان « سقف شیشهای» یاد میشود.
برای نخستین بار در سال 1986، مجله وال استریت[13]، با ابداع واژه «سقف شیشهای[14]» تلاش کرد تا تصویری از موانع نامرئی که مانع پیشرفت و ترقی بانوان و گروههای اقلیت میشود، ارائه دهد (کوپر[15]،2001). ازآنجاییکه یکی از مهمترین مسائل سازمانها در جهان، برقراری سیستم عادلانه ارتقا بر اساس شایستگی است. علیرغم تلاشهای زیادی که تاکنون در این زمینه انجامشده است، اما هنوز سیستمهای ارتقا در بسیاری از سازمانها ناعادلانه به نظر میرسند و نحوه رفتار سازمانها با بانوان و مسیر پیشرفت شغلی و ارتقاء آنها بسیار جای تأمل دارد. بههرحال بانوان در حدود نیمی از منابع انسانی سازمانها را تشکیل میدهند و بهخصوص در ایران با توجه به تمایل بیشتر بانوان به ادامه تحصیل و اشتغال در سازمانهای دولتی، احتمال حضور و فعالیت بانوان در سازمانها رو به افزایش است (پور عزت و همکاران، 1386).
1. Meyerson & Fletcher
2. Bombuwela & Chamaru
3. Davidson
4. Magnin
5. Still
6. Tan
7. Barnet-Verzat & Wolf
8. Booysen & Nkomo
9. Mauthur – Helm
10. Egli & Carli
[11] Feseenger
12. Sharma
[13]. Wall Street Journal
14. Glass ceiling
15. Cooper
فهرست مطالب
مبانی نظری سقف شیشهای
مفهوم سقف شیشهای
تعاریف سقف شیشهای
مدلهای مرتبط با ایجاد سقف شیشهای
فرهنگ سازمانی مردسالار
تفاوتهای سبک مدیریت مردان و زنان
موانع و مشکلات ارتقاء زنان در مسئولیتهای مدیریتی
موانع فردی و خانوادگی
موانع انسانی
موانع اجتماعی و فرهنگی
علل ایجاد سقف شیشهای
تأثیر سبک رهبری بر جایگاه زنان در سازمانها
سطوح سقف شیشهای
ابعاد سقف شیشهای
فاکتورهای مهم برای جاوانه ساختن سقف شیشهای
فقدان رهبری جدی و بیباک در سطوح عالی
محیط کار
تجربه کاری
تعهدات خانوادگی
جامعهپذیری
تحصیلات
عوامل برطرفکننده سقف شیشهای
مروری بر تحقیقات انجامشده
تحقیقات انجامشده در داخل کشور
تحقیقات انجامشده در خارج کشور
منابع و مأخذ