450 بررسی جنگل های بارانی اثرات جنگل زدایی و بررسی جنگلبانی در هند و آمازون 15 صفحه فایل ورد
فعالیت های کشاورزی
جنگل زدایی نیز از فعالیت های کشاورزی ناشی می شود. افزایش در تعداد کشت های متناوب، بازگشت به طرح های قدیمی قبل از زمانی که خاک برای احیای خود زمان داشته باشد را ضروری می سازد. روستائیان بدون زمین فقیر، تمایل به مهاجرت به حاشیه ی جنگل ها در جستجوی زمین های کشاورزی دارند. از قرن 17، مناطق زیادی از جنگل های استوایی برای کشاورزی در تمام سه قاره ی مربوطه از بین برده شده اند. برای مثال در شیب های پَست مالزی، زرین (کائوچو) و اُیل پالم جایگزین جنگل های بارانی شده اند. گله داران در جنگل های بارانی آمریکا اخیراً به این لیست اضافه شده اند. در آمریکای مرکزی، گله ی گاوهای گوشتی در علفزارهای جایگزین جنگل های بارانی شده، پرورش می یابند، کاری که در حوزه ی آبریز آمازون نیز انجام می شود. گوشت بدون چربی حاصل از گله هایی که در این مراتع می چرند در صنایع همبرگرسازی، سوسیس و گوشت کنسروشده ی آمریکا استفاده می شود. تقاضا برای گوشت بدون چربی با هزینه ی بسیار کمتر از آنچه که به شیوه ی سنتی در کشور تولید کننده ی گوشت، آمریکا، انجام می شود، برآورده می گردد. جکسون خاطرنشان کرده که در سال 1981، یک سوم از سرزمین کاستاریکا تحت پوشش گله داری بوده است که عمده ی صادرات آن به ایالات متحده بوده است. توسعه مشابهی در گله داری در پاسخ به تقاضای جامعه ی اقتصادی اروپا در بخش هایی از آفریقا نیز اتفاق افتاده است.
فشارهای متفرقه بر جنگل های بارانی
جنگل به وسیله ی فعالیت های دیگر نیز تخریب می شود. معدن کاری در مقیاس وسیع، همانند آنچه که برای معادن سنگ آهن، “کاراژاس” در برزیل یا منطقه ی “بالادیلا” حوزه ی “باستار” هندوستان انجام می شود گیاهان و جانوران در یک منطقه ی وسیع را از بین می برند. بزرگراه های جدید همانند بزرگراه “ترنس آمازون” یا بزرگراه “تِرَنس سوماترا” از میان جنگل های بِکر می گذرند و ساکنینی را اغلب به عنوان بخشی از یک شرکت دولتی وارد می کنند (همانند پروژه ترنس میگراسی اندوزی). جنگل زدایی نتیجه ی نهایی چنین فشارهایی بر زمین و منابع جنگل های بارانی گرمسیری است.
اثرات جنگل زدایی
دو مسأله ی عمده در ارزیابی فاجعه ی زیست محیطی جهانی جنگل زدایی وجود دارد. اوّل اینکه اطلاعات ارائه شده توسط دولت های کشورهای مختلف معمولاً چند سالی است که قدیمی شده و منطقه ی جنگل زدایی شده ی اعلام شده کمتر از میزان واقعی است. تخمین بهتر احتمالاً با تخمین از راه دور امکان پذیر باشد. در جزیره ی “برونئو” در سال های 1982 تا 1983 میزان تخریب ناشی از آتش سوزی های مهیب که ظاهراً در اثر سوزاندن درختان برای پاکسازی زمین در طی فصل خشک بوده و تقریباً 35 هزار کیلومتر مربع از جنگلها را از بین برده، با عکس های ماهواره ای اندازه گیری شده است. مشکل دیگر ارزیابی مربوط به تأثیرات چند جانبه ی جنگل زدایی است. تأثیرات محلی همانند افزایش فرسایش خاک، کاهش حاصل خیزی و از دست دادن گیاهان و جانوران نسبت به تأثیرات جهانی و بلندمدت جنگل زدایی در مقیاس وسیع بهتر درک می شوند.
فرسایش و تحلیل از خاک
تأثیرات فوری از بین بردن جنگل تسریع در فرسایش خاک می باشد که نه تنها سطح را در شبکه ای از آبراه ها می شوید بلکه به طور فزاینده ای بار رسوبی نهرهای محلی را افزایش می دهد و اغلب آنها را با ایجاد موانع از بین می برد. بعد از قطع درختان جنگل، آب کمتری در زمین نفوذ می کند، خصوصاً اگر از تجهیزات سنگین مثل تجهیزاتی که سطح زمین را تسطیح می کنند استفاده شود. این کار حرکت آب در سطح را افزایش می دهد و رسوب فرسایش شده و آب به سرعت و به طور خود به خود به رودخانه پر از رسوب منتقل شده و باعث سرریز شدن آن می شود. افزایش سیل ناشی از جنگل زدایی قابل انتظار است. اگر جنگل زدایی در شیب های تند انجام شود، رانش زمین به دفعات بیشتری اتفاق می افتد. اطلاعات گرفته شده از بخش های مختلف جهان حاکی از آن است که از بین بردن جنگل، فرسایش را به نسبت حجم مواد جابه جا شده، هزاران بار یا بیشتر افزایش می دهد. همانطوریکه قبلاً ذکر شد مواد آلی و دیگر مغذی های خاک به سرعت از بین رفته و به طور طبیعی تجدید نمی شوند که منجر به کاهش سریع در بازده محصولات می شود. چَرای بیش از حد در مناطق خشک تر، گیاهان پراکنده را از بین برده و منجر به فرسایش و تحلیل خاک می شود.
از بین رفتن گیاهان و جانوران محلی
جنگل های گرمسیری بجز الوار، نفت، صمغ، پلاستیک، فیبر، رن، تانن و تِرپنتین فراهم می کنند. آنها همچنین منبع گونه های مختلف میوه ها و گیاهان تزئینی هستند. بسیاری از گونه های جنگل های بارانی گرمسیری به طور مناسب بررسی نشده و یا حتی کشف نشده اند. برخی از گونه های شناخته شده دارای اهمیت فوق العاده ای هستند. برای مثال جنگل های گرمسیری، مواد داروهای بیماری های لوکمی و بیماری هوجکین و قرص های ضد بارداری را فراهم می کنند. آنها همچنین اِستریچنین، ایپکاکونا، رسرپین، کورار، کوئینین و دیوسجِنین را در اختیار می گذارند که همگی مواد خام با ارزشی برای داروسازی هستند. گونه هایی از جنگل های گرمسیری در هیبریدیزاسیون غلّات که عامل انقلاب سبز هستند، استفاده می شوند. این منبع ژنی عظیم جنگل های گرمسیری باید حفظ شود. جنگل ها همچنین محل سکونت تعداد زیادی از جانوران هستند و تخریب جنگل های بارانی احتمالاً، همزمان منجر به از بین رفتن تعداد زیادی از چنین گونه هایی می شود.
پیامدها در مقیاس کلان
تأثیرات جهانی و بلندمدت هنوز به وضوح شناخته نشده اند اما ترس از پیامدهای خاصی وجود دارد. از بین رفتن جنگل رطوبت خاک را کاهش می دهد و همچنین انتظار می رود که منجر به کاهش در بارش باران در منطقه شود و منجر به تغییراتی در الگوی جریان های رودخانه های محلی شود. سطح زمینی که جنگل آن از بین رفته است، مقدار بیشتری از انرژی خورشیدی را به جو منعکس می کند. یک جنگل زدایی در مقیاس وسیع مانند آنچه که در حوزه ی آبریز آمازون اتفاق افتاده، ممکن است منجر به تغییراتی در جریان گرمایی جوّی و الگوی بارش باران در یک مقیاس جهانی شود.
بزرگترین تغییر در اقلیم جهان، انتظار می رود که از افزایش دی اکسید کربن در جو، ناشی از جنگل زدایی وسیع ناشی شود. چنین افزایشی در مقیاس جهانی ممکن است دی اکسید کربن کافی در جو برای جذب پرتوهای مادون قرمز گرمایی کافی برای ایجاد افزایش جهانی دما که اصطلاحاً به آن اثر گلخانه ای گویند را فراهم کند. این موضوع ممکن است باعث ذوب شدن کوه های یخی قطبی و گرینلند و سیلابهای ناشی از آن در مناطق ساحلی پست جهان شود. ابهام قابل ملاحظه ای در مورد این پیش بینی بنا به دلایل مختلفی وجود دارد امّا این احتمالی است که باید مورد نظر قرار گیرد. حتی تغییرات در الگوهای جهانی ریزش باران امکان پذیر است که ممکن است توزیع مناطق دارای کشاورزی غنی را تغییر دهد.
کنترل فاجعه زیست محیطی
مشکل مدیریتی، معضل حفظ جنگل های جهان سوم به عنوان یک مؤلفه با ارزش محیط فیزیکی یا استفاده از آنها به عنوان منابعی برای بهبود اقتصادی در کوتاه مدت است. تخریب جنگلها نه تنها سوخت چوبی و زمین برای افراد فقیر فراهم می سازد، هرچند به طور موقت، بلکه استخراج الوار، اغلب به شکل یک مبادله خارجی، درآمدی برای دولت هایی که نگران درآمدهای خود هستند نیز فراهم می سازد. مایرز از این نظریه ناشی می شود که فشار بدهی بین المللی باعث افزایش گله داری در حوزه ی آمازون شده است به منظور کاهش محدودیت های برداشت چوب در اکوادور، ساحل عاج و اندونزی و برای توسعه پرورش محصولات غیرغذایی درآمدزا در کشتزارها و در نتیجه باعث هدایت امرار معاش کشاورزان به محیط های آسیب پذیرتر در کشورهای ساحل گردیده است. بنابراین تعارض شدیدی میان مدیریت و کنترل خاص و میل برای درآمد فوری یا منبع امرار معاشی که باید برای توسعه ی ملی مورد استفاده قرار گیرد وجود دارد.