تحقیق عقب ماندگی ذهنی کودکان
تحقیق عقب ماندگی ذهنی کودکان در حجم 34 صفحه و در قالب word و قابل ویرایش و با قسمتی از متن زیر:
انواع :
عقب ماندگی ذهنی بر اساس میزان بهره هوشی ، از خفیف تا بسیار شدید ( عمیق ) وجود دارد . جدول زیر تقسیم بندی های مربوط به عقب ماندگی ذهنی را با توجه به نوع و مهارت مورد نظر نشان می دهد:
در حالی که بهره هوش طبیعی در محدوده ۹۰- ۱۱۰ قرار می گیرد ، به فاصله بین ۷۱- ۸۴ هوش مرزی اطلاق می شود که این افراد عقب مانده ذهنی نیستند اما از نظر پیشرفت تحصیلی موفقیت چندانی ندارند . خوشبختانه کمترین تعداد این بیماران را عقب مانده ذهنی نوع شدید و بسیار شدید که عمدتاً نیازمند نگهداری و پرستاری دائم در مؤسسات مربوطه می باشند تشکیل می دهند.
شیوع این اختلال در حدود ۱ درصد جمعیت می باشد که در جنس مذکر حدود ۵/۱ برابر جنس مؤنث است.
سبب شناسی عقب ماندگی ذهنی :
۱- عوامل قبل از تولد : بیشتر شامل تأثیرات ژنتیک و تغییرات کروموز می شود . ضمن این که عفونت های رحمی و ابتلای به بیماری سرخچه و توکسوپلاسموز ( بیماری خطرناکی که از طریق گربه منتقل می شود ) نیز در بروز عارضه نقش دارند . آنچه مسلم است بیشترین علل عقب ماندگی ذهنی همین عوامل قبل از تولد است که از نظر پیشگیری نیز اهمیت دارند ، به ویژه عوامل کروموزومی مانند سندرم داون و عوامل عفونی مثل سرخچه و توکسوپلاسموز مادرزادی . در این بین عوامل حین تولد مثل زایمان مشکل و خونریزی جمجمه و اشکالات تنفسی حین زایمان و ….. نیز مؤثر می باشند .
۲- عوامل پس از تولد : شامل ضربات شدید به جمجه کودک ( یرقان ) سیانوز ( سیاه شدن )، عفونتهای دوران نوزادی به همراه تب و تشنج ، کم کاری تیروئید و …. است که با مواظبت از کودک بخصوص قبل از سن چهارسالگی می توان از بروز عقب ماندگی ذهنی تا حدی جلوگیری نمود.
۳- عوامل محیطی اجتماعی : تأثیرات محدودتری در بروز عقب ماندگی ذهنی دارند و شامل فقر ، تغذیه ، ناپایداری خانواده ، وضعیت اقتصادی – اجتماعی بد و محرومیت های فرهنگی و استرسهای مکرر و فوق تحمل در محیط زندگی کودک است.
پیشگیری
پیشگیری اولیه : جلوگیری از ظهور عوامل ایجادکننده عقب ماندگی ذهنی بخصوص عوامل قبل از تولد ، اهمیت ویژه ای دارند. آموزش خانواده ، ممانعت از ازدواجهای فامیلی ، جلوگیری از حاملگی بعد از سنین ۳۵ سالگی ، رعایت بهداشت حاملگی ( پرهیز از اشعه ، دارو ، ضربه به شکم ، تغذیه مناسب مادر ، جلوگیری و کنترل نمودن عفونت های مادرزادی و …. ) در پیشگیری اولیه بسیار مؤثر هستند. محافظت کودک پس از تولد بخصوص در دوره نوزادی و مداخله ی درمانی به موقع در موارد بیماری ، مثل کم کاری تیروئیدی ( هیپوتیروئیدی ) نیز در جلوگیری از بروز عقب ماندگی ذهنی اهمیت دارد .
پیشگیری ثانویه : عقب ماندگی ذهنی درمان ندارد و بهترین راه کنترل آن جلوگیری از بروز آن است . به نظر نمی رسد داروهای خاصی نیز در کنترل پیشرفت اختلال مؤثر باشد.
مهمترین روش درمانی افراد عقب مانده ذهنی افزایش میزان سازگازی آنها ، محیط زندگی و تنظیم توقعات محیطی و سطح کارآیی این افراد در خانواده و جامعه است.
پیشگیری ثالث : انجام مشاوره خانواده و مشاوره فردی در جهت محدود کردن تأثیرات عقب ماندگی ذهنی ضرورت دارد . استفاده از روشهای توصیه شده توسط افراد متخصص در تقویت و حفظ کارآیی عملی این افراد می تواند باعث افزایش اعتماد به نفس و سازگاری مناسب تر با استرسهای معمول زندگی افراد عقب مانده ذهنی گردد. آموزش کودک و خانواده ، آموزش مهارت های کلامی ، محیطی ، ارتباطی ، اجتماعی ، همچنین آموزش های ویژه و فیزیوتراپی و آموزش های مهارت های جسمی همگی می توانند در سازگاری و رشد بهتر این افراد و توانبخشی آنان کمک مؤثری باشند.
نارسائى در مشاعر
برخى از کودکان و حتى بزرگتران دچار نوعى گیجی، منگى و تیرگى شعور هستند مسائل را دیرتر از دیگران مىفهمند. سرعت انتقالشان ضعیف است. طورى که نمىتوانند در همان ساعتى که معلم مطلبى را بیان مىدارد آنها از آن سر در آورند و آن را بفهمند.
این حالت بخاطر وجود علل و انگیزههائى است که از جمله: بیمارىهاى عفونى حاد مخصوصاً در دوران خردسالی، صرع بهمه اشکالش، ضربه وارده بر جمجمه، گرفتارى به حالتهاى هیجانى بسیار سخت و دشوار و…
دیگر عوامل
از دیگر عواملى که در این قسمت قابل ذکرند:
– عادت به سطحى خوانى و عدم رعایت دقت در دروس و سرسرى گرفتن مطالب.
– راکد ماندن روح کنجکاوى و استعداد در فرد بعلت تحقیرها، سرزنشها، تحمیلها و…
– خستگىهاى ذهنى مداوم ناشى از حفظ بسیار مطالب و مطالعات فوقالعاده.
– اشتغال ذهنى بسیار بخاطر وجود درگیرىها در محیط زندگى داخلى و خانوادگی.
مسأله عقب ماندگى
براین اساس انسانها که کتاب ناگشوده خداوندند با یکدیگر از جهات مختلفى تفاوت دارند و این تفاوتها برا ثر نفوذ دهها و صدها عاملى است که قبل و بعد از تولد آدمیان را تحتنفوذ خویش قرار مىدهند.
از تفاوتهائى که در این رابطه قابلذکرند تفاوت در درس و کار و برنامهتحصیل است. دو کودک حتى تحت شرایط مساوى زیر نظر معلمى درس مىخوانند ولى هر دو در پایان سال تحصیلى یکسان و بیک درجه از پیشرفت نیستند.
برخى از کودکان نسبت به دیگر کودکان همسان و همگام نیستند ضعفهائى در جنبههاى گوناگون در آنها دیده مىشود که نوعى از آن عقبماندگى درسى است.
سندرم X شکننده
سندرم X شکننده (FXS) شایعترین نوع عقبماندگى ذهنى ارثى و دومین بیمارى ژنتیکى عقبماندگى پس از تریزومى ۲۱ (Trisomy-21) است، ژن این بیمارى بهصورت وابسته به X غالب به ارث مىرسد و میزان نفوذ این ژن (Penetrance)، در مردان ۸۰% و در زنان ۳۰% است. فراوانى افراد ناقل در این سندرم، تقریباً ۶۶۸/۱ مىباشد. بهعلاوه این سندرم، دومین عامل شایع عقبماندگى ذهنى است که در اثر نقص در یک ژن بهوجود مىآید. شیوع تخمینى این سندرم ۱۶ تا ۲۵ در ۱۰۰،۰۰۰ در مردان و نصف این میزان در زنان مىباشد. این سندرم توجیهکننده ۳ تا ۶ درصد موارد عقبماندگى ذهنى در بین پسربچههاى با سابقه خانوادگى مثبت عقبماندگى ذهنى است. علائم این سندرم در اثر بروز نوع خاصى از جهشهاى ژنى ایجاد مىشود که در نتیجه آن، تکرارهاى سه تائى CGG در ژن (FMR (Fragile X Mental Retardation افزایش غیرطبیعى مىیابد.
تعداد این تکرارها در افراد طبیعى بین ۶ تا ۵۴ تکرار است، در افراد ناقل و زنان طبیعى که داراى فرزندان مبتلا هستند، تعداد این افزایشها به حد ۵۴ تا ۲۰۰ تکرار مىرسد که اصطلاحاً به این حالت پیشجهش (PM) گفته مىشود و افراد واجد پیش جهش خود علائم بیمارى را آشکار نمىکنند اما به احتمال زیاد داراى فرزندان مبتلا خواهند بود. افزایش بیش از حد این تکرارها (بین ۲۰۰ تا بیش از ۱۰۰۰ تکرار) سبب بروز علائم بیمارى مىشود که به این حالت جهش کامل (FM) اطلاق مىگردد و هر چه افزایش این تکرارهاى ژنى بیشتر باشد بیمارى در سنین پائینتر و با علائم بالینى شدیدتر آشکار خواهد شد. این تکرارها ویژگى خاصى دارند که ممکن است تعداد آنها از یک نسل به نسل دیگر، همچنین در درون یک فرد منفرد در طى گذر عمر تغییر کرده و افزایش یابد.