تحقیق درباره کمبود مسکن فرصتی برای اقتصاد ایران
↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات↓↓
فرمت فایل: word
(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:16
قسمتی از متن فایل دانلودی:
کمبود مسکن: فرصتی برای اقتصاد ایران
اعتراف میکنم مراسم تودیع برای کسیکه چند صد متر آن طرفتر، نماینده شما در بانک اقتصاد نوین است، اندکی غیرمنتظر است. اما چه کسی از این فرصت خود را محروم میکند که برای چنین جمع عزیز و دست داشتنیای از همکاران، سهامداران عمده، و مدیران ارشد بخش مسکن کشور سخنرانی نکند. اینجانب با رضایتمندی تسلیم این وسوسه شدم که نسخهای را در این نشست برای ساختمان بپیچم که وارد ششمین سال تولد خود شده است. این اواخر جایی خواندم که مستمعان سخنرانیها، 70 درصد آنچه را که میشنوند، یکساعت بعد فراموش میکنند. بنابراین، امیدوارم از این اقبال برخوردار باشم که تا هنگام صرف شام، حداقل در حد آن متوسط 30%، چیزی از عرایضم را بهخاطر بسپارید.
برای من افتخاری بوده است که برای 5 سال در خدمت شما و سهامداران ساختمان، مدیرعامل این شرکت باشم. وقتیکه از اقبالخوش، این پُست را به من دادند، تلاش کردم که سه موضوع را به همکارانم گوشزد کنم: اول اینکه خود را متعهد به انجام وظیفه کنیم، حتی اگر تردید داریم که بتوانیم کار را انجام دهیم؛ دوم اینکه هر چهقدر هم که به صحتنظر خود اطمینان داریم، به نقطهنظر دیگران گوش کنیم؛ و سوم اینکه هر چندبار هم که شکست بخوریم، مقاومت کنیم. به قول آن ضربالمثل انگلیسی، هیچوقت شکست نخواهیم خورد، اگر باز هم تلاش تازهای بکنیم.
در ساختمان، ما این وظایف را همواره با تکیه بر نهاد پاک انسانی و حس عدالتخواهی طرفهای معامله با شرکت انجام دادهایم. اعتقاد من بر آن است که بر سر میثاق خود پابرجا ماندیم، و از اینکه همه همکارانم در ساختمان به تعهدات شرکت درقبال سهامداران جامه عمل پوشاندند، برخود میبالم. از کاریکه با کمک هم کردیم، بسیار خرسندم. اکنون که پُست خود را تحویل میدهم، ساختمان شرکتی بسیار قدرتمندتر از آن است که ما پیشبینی میکردیم. بنابراین، غم رفتن در پرتو این دستآوردها رنگ میبازد. برعکس، اکنون که از این کار میروم، احساس خوشبختی میکنم. خوشبختی شرایطی کاملا” و صرفا” شخصی است، احساسی در ذهن، در قلب، و در وجدان. به دورواطراف ربطی ندارد؛ به این ارتباطی ندارد که کدام شاهینبخت ثروتواقبال زیبایی بر دوش انسان نشسته است؛ به این وابسته نیست که پرگار طبیعت چه دورنمای آسمانی آبیای از شکوه زندگی انسان رقم زده است. خوشبختی در هیچچیز عینی نیست، بلکه در همهچیز ذهنی است؛ در درون ما است، نه اینکه بیما باشد.
یکی از اصولی که پس از 27 سال معلمی به آن سخت دلبستهام، آن است که کارم را جدی بگیرم، و هرگز خود را بهقدر کافی جدی نپندارم. ما این کار دستهجمعی را در ساختمان که شانهبهشانه هم بهدنبال کسب سود برای سهامدارانمان در راستای مصالح ملی باشیم، و هرگز از معیشت همکارانمان غافل نباشیم، بسیار جدی گرفتیم.
با آدمها سروکار داریم
هرگز نباید از یاد بریم که در آخر کار به هرحال با مردم سروکار داریم. در پایان روز، موفقیت یا شکست در شرکت به توان مدیریت آن به جلب مشارکت فعال و خلاقیت کارکنانشان وابسته است. اکنون، شاید بیش از هر زمان، موضوع کار شرکتها مردماند. این مسئولیتی بس سنگین است، و برای همه ما در این جلسه، چالشی روحیهدهنده و انگیزاننده است.
و….