تحقیق درباره آناتومی چشم ، گوش ، بینی ، گردن ، دندان

- تحقیق درباره آناتومی چشم ، گوش ، بینی ، گردن ، دندان

تحقیق درباره آناتومی چشم ، گوش ، بینی ، گردن ، دندان

تعداد صفحه:  36

نوع فایلWord

فرمت فایلdocx

***  قابل ویـرایش

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب چشم دید کلی ساختمان چشم نحوه تشکیل تصویر در چشم تطابق در چشم

تحرک چشم

مسیرهای عصبی مکانیزم تشکیل تصویر راههای بینایی به قشر مغز قشر بینایی سایر نواحی قشری آستیگماتیسم عیب شایع مکانیزم تشکیل تصویر ضایعه راههای بینایی

اطلاعات شگفت انگیز درباره چشم

بینی دید کلی ساختمان بینی بخش خارجی بینی (external nose) بخش داخلی یا حفره بینی (Nasal Cavity) حفره بینی از لحاظ بافت شناسی و وظایف آن ناحیه بویایی حفره بینی سلولهای بویایی (Olfactory Cells) سلولهای پشتیبان سلولهای قاعده‌ای سینوسهای مجاور بینی (paranasal sinuses) بوها چگونه ادراک می شوند؟

بیماریهای بینی

کورک بینی خون دماغ (Epistaxis) سینوزیت مزمن گوش مقدمه کیفیت صوت تعادل و حرکت مکانیسم شنوایی حس تعادل حرکت خطی و وضعیت ایستا(ساکن static ) راههای ارتباطی گوش خارجی، گرفتن امواج گوش میانی : ارتعاشات مفید گوش داخلی : شروع تحریکات عصبی گوشها و تعادل

آناتومی عضلات گردن

مختصری در مورد آناتومی گردن:

ساختار اسکلتی:

آناتومی گردن

ساختار عضلانی:

  • عضله ترقوی- ماستوئیدی
  • عضله نردبانی قدامی
  • عضله مهره‌ای رأسی
  • عضله نردبانی میانی
  • عضله نردبانی خلفی
  • عضله طویل

دندان

دندانهای شیری (Deciduous Teeth)

دندانهای دایمی (Dermanent Teeth)

دندانهای پیش

دندانهای نیش

دندانهای آسیای کوچک

دندانهای آسیای بزرگ

دندان عقل

ساختمان دندان

مغز دندان

عاج

مینا
سیمان دندان

لیگمان دور دندان

لثه (ْgum)

                        چشم دید کلی

لایه شبکیه داخلی‌ترین لایه کره چشم است که در طرف جلو تقریبا تا جسم مژگانی گسترش می‌یابد. شبکیه از 10 لایه درست شده و محتوی سلولهای استوانه‌ای و مخروطی است که گیرنده‌های بینایی هستند، به علاوه 4 نوع نورون به اسامی سلولهای دوقطبی ، عقده‌ای ، افقی و آماکرین. استوانه‌ها و مخروطها که بلافاصله بعد از لایه مشمیه قرار دارند با سلولهای دو قطبی سیناپس می‌دهند و سلولهای دو قطبی با سلولهای عقده‌ای سیناپس می‌دهند. آکسون سلولهای عقده‌ای متقارب شده و کره چشم را به صورت عصب بینایی ترک می‌کنند.

عصب بینایی چشم را در نقطه‌ای حدود 3 میلیمتر در داخل و اندکی در بالای قطب خلفی کره چشم ترک می‌کند و رگهای خونی شبکیه نیز در همین نقطه وارد کره چشم می‌شوند. محل خروج عصب بینایی صفحه بینایی (Optic disk) نام دارد، به علت فقدان گیرنده‌های بینایی نقطه کور نیز نامیده می‌شود. در قطب خلفی چشم یک نقطه فرو رفته وجود دارد که لکه زرد (Macala Lutea) نام دارد و فقط حاوی سلولهای مخروطی است. تغذیه قسمت عمده شبکیه از عروق مشیمه تامین می‌شود و فقط در مرکز عصب بینایی از انشعابات شریان هیالوئید ، استفاده می‌کند.

  ساختمان چشم

از لحاظ نوری مجموعه ای از دیوپترهای کروی چشم را تشکیل می دهد. اولین دیوپتر کروی قرنیه چشم است که هوای بیرون را از لایه زلالیه چشم جدا می کند. مردمک چشم که دیافراگم دهانه چشم است، یک دیافراگم قابل کنترل است. در واقع یک دهانه اتوماتیک است که می تواند بسته به شدت نور ، قطرش را بین 2 تا 8 میلی متر تغییر دهد. زمانی که شدت نور زیاد است، برای اینکه نور کمی به داخل چشم برسد، قطر مردمک 2میلی متر می باشد. عدسی چشم از تعداد بسیار زیادی دیوپتر تشکیل یافته است که ضریب شکست آنها از مرکز نوری عدسی به طرف کناره ها ، به طور مرتب در حال کاهش است تا به دیوپتر خارجی می‌رسد. در کناره های عدسی ماهیچه های مژگانی وجود دارد که ضخامت عدسی به کمک آنها ، برای مشاهده اجسام دور و نزدیک ، تنظیم می شود.  درون چشم شامل مایعی به ناممایع زجاجیه است. شبکیه چشم که صفحه حساس به نور است از سلولهای استوانه ای و مخروطی شکل تشکیل یافته است که حساسیت آنها در تمام سطح شبکیه یکسان نیست.

حساسترین قسمت شبکیه به نور ، لکه زرد چشم است و این نقطه محل تلاقی محور اصلی سیستم چشم با شبکیه می باشد. در واقع وقتی به یک جسم با دقت نگاه می کنیم، می خواهیم تصویر جسم را بر روی لکه زرد بیندازیم.

  نحوه تشکیل تصویر در چشم

قطر سلولهای مخروطی و استوانه ای در حدود 4.5 میکرون است. هر کدام از این سلولها به منزله یک فتودیود می باشند. وقتی نور بر روی این سلولها می افتد، آنها را تبدیل به الکتریسیته می کند و از طریق اعصاب چشم ، الکتریسیته تولید شده روی سلولهای چشم ، به مغز منتقل می‌شود و بینایی شکل می‌گیرد. چشم قادر به رویت تمام اجسام دور و نزدیک و در سطوح مختلف می‌باشد.

رویت واضح اجسام در چشم به علت ساختار چشم و تطابق در چشم و تحرک چشم می‌باشد. این سه عامل باعث می‌شوند که چشم منطقه وسیعی را در فاصله های مختلف واضح ببیند. اگر جسم را از بینهایت تا فاصله 15 متری بیاوریم، در تمامی این حالات تصویر جسم بر روی یک سلول از شبکیه درچشم می افتد و آن جسم برای چشم به منزله یک نقطه خواهد بود.

  تطابق در چشم

عدسی چشم یک عدسی اتوماتیک است، بدین معنی که می تواند با تغییر دادن شعاع انحنای دیوپترهای تشکیل دهنده چشم ، فاصله کانونی خود را تغییر دهد. تنظیم فاصله کانونی در چشم و واضح کردن تصویر بر روی شبکیه ، عمل تطابق نام دارد. این عمل از 15 متر که حداکثر رویت می‌باشد تا 15 سانتی متر که حداقل رویت می‌باشد، انجام می‌گیرد.


تحرک چشم

اگر مخروطی را درنظر بگیریم که راس آن بر روی لکه زرد چشم است، زاویه ای که تحت آن می توانیم اجسام را ببینیم، 50 دقیقه است. زاویه دید چشم در حالت معمولی 60 درجه است. اگر حرکت چشم در کاسه خودش را هم اضافه کنیم چشم می تواند زاویه‌ای حدود 160 درجه را به طور همزمان رویت کند.

 

 

مسیرهای عصبی

آکسونهای سلولهای عقده‌ای در عصب بینایی و راه بینایی به طرف عقب سیر کرده و در جسم زانویی خارجی یعنی بخشی از تالاموس ختم می‌شوند. فیبرهای مربوط به هر نیمه طرف بینی شبکیه در کیاسمای اپتیک تقاطع می‌کنند. در جسم زانویی فیبرهای مربوط به نیمه طرف بینی شبکیه و نیمه گیجگاهی شبکیه مقابل روی سلولهایی سیناپس می‌دهند که آکسونهای آنها راه زانویی – کالکارینی را تشکیل می‌دهند. این راه به سوی لوب پس سری قشر مغز سیر می‌کند. ناحیه پذیرای اولیه بینایی در اطراف شیار کالکارین واقع شده است.
شاخه‌هایی از آکسونهای سلولهای عقده‌ای از راه بینایی به ناحیه پیش بامی (prectectal) مغز میانی می‌روند و در آنجا ارتباطاتی برقرار می‌کنند که منجر به بروز رفلکسهای بینایی و حرکات چشم می‌شوند. آکسونهای سلولهای عقده‌ای دیگر مستقیما از کیاسمای اپتیک به هسته‌های فوق کیاسمایی در غده هیپوتالاموس می‌روند و در آنجا منجر به ایجاد نوعی از ریتمهای آندوکرینی و سایر ریتمهای شبانه روزی وابسته به نور می‌شوند.

  مکانیزم تشکیل تصویر

چشمها انرژی طیف مرئی نور را به پتانسیلهای عمل در عصب بینایی تبدیل می‌کنند. طول موج نور مرئی بین 700 -400 نانومتر قرار دارد. تصاویر اشیاء موجود در محیط روی قرنیه متمرکز می‌شوند. پرتوهای نوری که به شبکیه برخورد می‌کنند، پتانسیلهایی در سلولهای استوانه‌ای و مخروطی تولید می‌کنند. از یک نظر پروراندن اطلاعات بینایی در شبکیه ، تشکیل سه تصویر را شامل می‌شود، تصویر نخست که بوسیله عمل نور روی گیرنده‌های نوری تشکیل می‌شود، در سلولهای دو قطبی به تصویر دوم تبدیل می‌شود و این تصویر دوم به نوبه خود به تصویر سوم در سلولهای عقده‌ای تبدیل می‌گردد.

در هنگام تشکیل تصویر دوم ، سیگنال حاصله بوسیله سلولهای افقی دچار تغییراتی می‌شود و در هنگام تشکیل تصویر سوم ، این سیگنال بوسیله سلولهای آماکرین دستخوش تغییر می‌گردد. تغییرات اندکی در طرح ایمپالس در اجسام زانویی خارجی بوجود می‌آید و لذا تصویر سوم به قشر پس سری می‌رسد و ایمپالسهای فرستاده شده در آنجا احساس بینایی را بوجود می‌آورند.…………………..

 

 

برای دانلود کلیک کنید