پاورپوینت فصل 18 تئوری های رهبری
فصل 18 تئوری های رهبری
تئوری ویژگی های شخصی و خصوصیات شخصیتی رهبر :
تئوری ویژگی های شخصی و خصوصیات شخصیتی رهبر :
تحقیقات انجام شده :
مطالعات اولیه استاگدیل :
تحقیق دوم استاگدیل :
صفات و ویژگی ها شخصی رهبر :
کرک پاتریک و لاک :
ویژگی های شخصی و خصوصیات شخصیتی رهبری :
هوش :
اعتماد به نفس :
تشخیص :
درستی :
اجتماعی :
نگرش روشی :
2 نوع رفتار عمومی رهبری :
تحقیقات شیوه رهبری :
مطالعات اوهایو :
مطالعات میشیگان :
شبکه مدیریتی :
شبکه مدیریت بلیک و موتون :
تئوری موقعیت :
تئوری موقعیتی بلانچارد :
شیوه های چهارگانه رهبری موقعیتی :
تئوری اقتضاء فیدلر :
پرسشنامه LPC فیدلر :
مدل اقتضایی فیدلر :
تئوری مسیر – هدف :
عقیده زیربنای تئوری مسیر-هدف :
اجزای اصلی تئوری مسیر-هدف :
رفتارهای رهبری :
خصوصیات زیردستان :
خصوصیات کار :
اولین روش برآورد هوش یک فرمانروا این است که به آنهایی که در اطرافش گرد آمدهاند بنگرد.
تئوری ویژگی های شخصی رهبر:
در اوایل سال 1900 مطالعات پیرامون شخصیت رهبران با این عنوان آغاز شد که چه صفاتی رهبران بزرگ را می سازد؟
تئوری هایی که در این باره توسعه یافت به «مرد بزرگ» شهرت یافت چرا که تأکید این تئوری ها بر صفات درونی و خصوصیات شخصیتی رهبران بزرگ اجتماعی، سیاسی و نظامی جهان نظیر مهاتما گاندی بود.
عقیده بر این بود که این مدیران با صفات رهبری متولد شده اند و تنها اشخاص بزرگ از این صفات برخوردارند.
در اواسط سال 1900 روش تکیه بر ویژگی های شخصیتی با نخستین تحقیق درباره خصوصیات شخصیتی جهانی برای رهبری که قابل تعمیم برای همه باشد آغاز شد.
در یک مطالعه اصلی استاگدیل در سال 1948 پیشنهاد کرد که هیچ ترتیب هماهنگی، خصوصیات شخصی رهبران را از غیر رهبران در تمام شرایط و موثعیت های متنوع و گوناگون از هم جدا نمی سازد. یک فرد با خصوصیات و ویژگی های رهبری در یک موقعیت ممکن نیست در موقعیت و شرایط دیگر رهبری باشد و پیش از اینکه در رهبری موضوع تعداد صفاتی که افراد از آن برخوردارند مطرح باشد رهبری به عنوان رابطه ای بین مردم در موقعیت اجتماعی که از آن برخوردارند خلاصه می شود.
مطالعات استاگدیل:
نتایج بدست آمده نشان داد که متوسط صفات فردی در نقش رهبری از متوسط صفات با توجه به عضویت گروهی در موارد :
هوش ، هوشیاری ، بصیرت ، مسئولیت پذیری ، ابتکار ، پافشاری ، اعتماد به نفس ، قابلیت اجتماعی
متفاوت است. بدین معنای که ظاهراً کسانی که به صورت انفرادی به رهبری رسیده اند از درجه کمتری از صفات یاد شده برخوردارند تا کسانی که از طریق ارتباط گروهی به رهبری رسیده اند.
یافته های تحقیق اولیه استاگدیل همچنین بیان می دارد که فرد به تنهایی صرفاً به دلیل اینکه از پاره ای صفات و ویژگی های شخصی رهبری برخوردار است به رهبری نمی رسد بلکه ویژگی ها و خصوصیات شخصیتی که فرد از آن برخوردار است باید به نسبت مربوط به شرایط و موقعیتی باشد که در آن فعالیت می کند.
یافته ها نشان می دهد که رهبری هر چند یک حالت انفعالی نیست ولی نتیجه روابط و همکاری بین رهبر و سایر اعضای گروه است.
تحقیق دوم استاگدیل بیشتر بر روی نقش صفات و ویژگی های شخصیتی رهبری تأکید می کند تا خود صفات.
در حالیکه تحقیق اول بیان می کند که رهبری به طور اصولی به وسیله عوامل موقعیتی و نه شخصیتی تشخیص داده می شود ، تحقیق دوم به طور مسالمت آمیزی بر روی صفات شخصیتی و موقعیتی تأکید می کند و هر دوی آنها را برای تشخیص رهبری مؤثر می داند. به عبارت بهتر تحقیق دوم دخالت مؤثر صفات و ویژگی شخصیتی رهبر را در نقش رهبری و پذیرفته شدن به عنوان رهبر پذیرفته است.
صفات و ویژگی های شخصی رهبر:
اشتیاق مسئولیت پذیری و تکمیل وظایف ؛
قدرت و پافشاری در رسیدن به هدف ؛
تهور و قوه ابتکار در حل مسائل ؛
علاقه به استفاده از راه حل های ابتکاری در موقعیت های اجتماعی ؛
اعتماد به نفس ؛
احساس تشخص فردی ؛
مشتاق پذیرفتن عواقب و نتایج تصمیم گیری ها و عملیات ؛
آمادگی تحمل فشارهای روانی و ناراحتی های شخصی ؛
اشتیاق تحمل سختی های و انتظار ؛
توانایی تأثیر گذاری بر رفتار دیگران ؛
ظرفیت سازماندهی اجزا مراودات اجتماعی برای رسیدن به هدف های مورد نظر ؛
2 نوع رفتار عمومی رهبری :
رفتارهای وظیفه ای (وظیفه مدار):
رفتارهای وظیفه ای تحقق هدف ها را تسهیل می کند و کمک می کند اعضای گروه به هدف خود برسند.
رفتارهای ارتباطی (رابطه مدار):
رفتارهای ارتباطی کمک می کند تا زیردستان با خودشان و با دیگران از موقعیتی که خودشان را در آن می یابند احساس آرامش و راحتی کنند.
هدف اصلی بحث تئوری های روش رهبری توضیح این مطلب است که چگونه رهبران می توانند با ترکیب این دو نوع رفتار، رفتار زیردستان را برای رسیدن به هدف تحت تأثیر قرار دهند.
تحقیقات شیوه رهبری:
مطالعات دانشگاه دولتی اوهایو
مطالعات دانشگاه میشیگان
شبکه مدیریتی (رهبری) بلیک و موتون
مطالعات اوهایو:
پرسشنامه اصلی که برای این مطالعات استفاده می شد، با عنوان پرسشنامه توصیف رفتار رهبری (LBDQ و LBDQ-XII) بود که پاسخ های زیردستان به پرسشنامه ها شامل دو نوع عمومی رفتارهای رهبری یعنی توجه دادن به ساختار سازمان و توجه و ملاحظه پیروان است.
دو دسته رفتارهایی که به وسیله LBDQ-XII مشخص شد معرف اصلی شیوه رهبری است. این رفتارهای نقطه ثقل نحوه رفتار رهبران است، رهبران ساختار را برای زیردستان فراهم می کنند و از طریق ایجاد ارتباط آنها را پرورش می دهند تا به هدف های ساختار جامه عمل بپوشانند.
مطالعات اوهایو این دو سته رفتارها را جدا و غیر وابسته و مستقل می بیند. این دو نوع رفتار جدا از هم ولی در یک خط یا به صورت یک کل فرض نشده اند بلکه هر کدام خود یک کل یا دو کل مختلف و مستقلند.
مطالعات میشیگان:
برنامه تحقیق در دانشگاه میشیگان دو دسته رفتارهای رهبری را مشخص می کرد که کارمندمدار و تولید مدار خوانده شد.
رفتارهای کارمندمدار رفتارهایی را توضیح می دهد که از تأکید انسان منشانه با زیردستان برخوردار است.
تولید مدار به رفتارهای رهبری اشاره می کند که روی جنبه های فنی و تولیدی شغل تأکید دارد. از نظر این گرایش کارکنان و کارگران به عنوان ابزاری برای انجام دادن کارها و رسیدن به هدف ها دیده می شوند.
دیدگاه کارمند مدار (مطالعات میشیگان) موازی دیدگاه رابطه مداری (مطالعات اوهایو)
دیدگاه تولید مدار (مطالعات میشیگان) موازی دیدگاه وظیفه مداری (مطالعات اوهایو)
شبکه رهبری:
شبکه رهبری (مدیریتی) به ارتباطی دو عامل اهمیت برای تولید و اهمیت برای کارکنان در مدلی که دو شاخه افقی و عمودی دارد توجه می کند.
هر شاخته از یک تا 9 درجه بندی شده است به نحوی که یک نمایانگر حداقل و 9 نشانگر حداکثر اهمیت است.
مدیریت اقتدار گرایانه (1 و 9)
مدیریت باشگاهی (9 و 1)
مدیریت بی تفاوت (1 و 1 )
مدیریت نیمه راه ( 5 و 5 )
مدیریت تیمی (9 و 9 )
مدیریت اقتدار گرایانه (1 و 9)
تأکید بسیاری بر وظیفه و کار و توجه کمتری را به مردم جز به اندازه ای که برای کار نیاز دارند می کند.
مدیریت باشگاهی (9 و 1)
اهمیت کم برای انجام دادن کار همراه با توجه بسیار زیاد برای روابط میان شخصی است و عدم تأکید بر تولید.
مدیریت بی تفاوت (1 و 1 )
توجه کم هم به روابط میان شخصی و هم وظایف سازمان. چنین رهبران ژستهای رهبری از خودشان می دهند ولی هیچگاه خود را درگیر مسائل و مشکلات رهبری نمی کنند.
مدیریت نیمه راه ( 5 و 5 )
شیوه رهبران سازشکار و مصالحه جو که اهمیت متوسطی برای وظیفه و مردم قائلند.
مدیریت تیمی (9 و 9 )
این شیوه روی هر دو رفتار روابط میان شخصی و وظیفه تأکید فوق العاده دارد.
بلیک و موتون خاطر نشان می سازند که هر فردی معمولاً دارای سبک غالب از سبک های رهبری که در اغلب اوقات از آن استفاده می کند و یک سبک کمکی است. سبک کمکی سبکی است که رهبر زمانی که تحت فشار باشد و از راه های معمولی، انجام دادن کارها ممکن نباشد از آن استفاده می کند.
تئوری موقعیتی بلانچارد :
تئوری موقعتی در شکل یک مدل توسط بلانچارد توسعه یافت و بلانچارد آن را مدل SLII خواند. پویایی رهبری موقعتی با جدا کردن مدل SLII به دو قسمت شیوه رهبری و سطح توسعه (درجه بلوغ) زیردستان به بهترین شکل فهمیده می شود.
شیوه رهبری : به نوع و نحوه رفتار فردی که سعی بر ایجاد تأثیر و تغییر بر دیگران دارد اطلاق می شود.
سطح توسعه : به درجه صلاحیت و تعهد کارکنان برای انجام وظیفه بازمی گردد.
تئوری اقتضائی فیدلر:
تئوری اقتضا یک تئوری رهبری موقعیت است که سعی می کند رهبران را با موقعیت های مناسب تطبیق دهد. از این نظر اقتضا خوانده می شود که پیشنهاد می کند اثربخشی یک رهبری بستگی به آن دارد که تا چه اندازه شیوه رهبری با محتوای شرایط و موقعیت مناسبت دارد. برای فهم عمل رهبران لازم است موقعیتی را که رهبری در آن انجام می شود فهمید. رهبری مؤثر عبارت است از اقتضای تطبیق شیوه رهبری رهبری با موقعیت.
فیدلر برای اندازه گیری شیوه های رهبری پرسشنامه میزان حداقل همکار ترجیحی (LPC) را تهیه کرد. رهبرانی که نمره بالا از این پرسشنامه اندازه گیر کسب کنند رابطه مدار و آنهایی که نمره پایین کسب کنند وظیفه مدار نامیده می شوند.
تئوری اقتضا با شیوه ها و موقعیت ها سر و کار دارد و چارچوبی را برای تطبیق مؤثر رهبر با موقعیت فراهم می کند.
شیوه رهبری : وظیفه مدار و رابطه مدار .
عوامل موقعیتی : روابط رهبر – عضو ؛ ساختار وظیفه ؛ موقعیت قدرت .
روابط رهبر – عضو: به جو گروه و درجه اعتماد و دوستی و جذب پیروان نسبت به رهبر خود باز می گردد.
ساختار وظیفه : به درجه صراحت و روشنی وظایف باز می گردد.
موقعیت قدرت : به میزان اختیار یک رهبر برای تنبیه و پاداش پیروان باز می گردد.
تئوری مسیر – هدف:
تئوری مسیر – هدف درباره چگونگی برانگیختن پیروان به وسیله رهبران برای دستیابی به هدف های تعیین شده است.
هدف بیان شده این تئوری عبارت بود از افزایش عملکرد کارکنان و رضایت آنها با تأکید روی انگیزش آنان.
تئوری مسیر – هدف بر رابطه میان شیوه رهبری و عوامل موقعیتی خاص تأکید می کند.
رفتارهای رهبری:
رهبری هدایتی :
شبیه موضوع ساختار مقدماتی یا اولیه ای است که در مطالعات دانشگاه اوهایو توضیح داده شد و مدعی است شیوه در موقعیت رهبری تعیین می شود.
رهبری حمایتی :
به سازمان رفتار ملاحظه ای که در مطالعات اوهایو مشخص شد شباهت دارد. رهبری حمایتی ترجیح می دهد دوستانه و به عنوان یک رهبر پیشرو باشد.
رهبری مشارکتی :
رهبرانی را که زیردستان را برای مشارکت در تصمیم گیری دعوت می کنند ترجیح می دهد.
رهبری موفقیت طلب :
به رهبری باز می گردد که از کارکنان می خواهد تا حد ممکن در انجام کار کوشا باشند.
این فایل در قالب power point و به تعداد 44 اسلاید می باشد.