افسون خارها

- افسون خارها

افسون خارها

مارگارت راجرسون نویسنده جوان آمریکایی است که گرچه در کارنامه خود تاکنون تنها دو رمان فانتزی را به ثبت رسانده، قلم جادویی‌اش از اینکه همه نام و آوازه این نویسنده را شنیده باشند اطمینان حاصل نموده است. او برای نوشتن داستان‌هایش از قصه‌های افسانه‌ای کهن الهام می‌گیرد، چراکه آن‌ها را داستان‌هایی بی‌نقص دانسته و از اینکه جریانی در عین اضطراب‌برانگیز بودن، در کمال زیبایی نیز باشد لذت می‌برد. این طرز تفکر را می‌توان به‌خوبی در جای‌جای کتاب‌های راجرسون احساس کرد. در صحنه‌هایی که به هنگام توصیف به‌واقع خوف‌برانگیز بوده و درعین‌حال تابلوی زیبای نقاشی‌ای باشکوه را در ذهن تداعی می‌کند. راجرسون در خانه‌ای با باغی غرق در گل‌ رُز زندگی می‌کند و تعجبی ندارد که توانایی او در توصیف زیبایی‌ها تا این اندازه ملموس است. اولین رمان فانتزی راجرسون به نام سحرِ کلاغ‌ها او را در همان ابتدای کار در فهرست نویسندگان خبره قرار داده و خود کتاب نیز در لیست کتاب‌های پرفروش نیویورک‌تایمز قرار گرفت. موفقیتی که از چشم خیلی‌ها به همین یک عنوان محدودشده و از دید برخی نیز آغاز راه این نویسنده پراستعداد بود. با انتشار رمان دومش؛ یعنی افسون خارها به ناگاه شکوفا شده و شهرتی بیش‌ازپیش برای نویسنده‌اش به همراه آورد. افسون خارها به‌زودی راه خود را به لیست نامزدهای بهترین کتاب فانتزی سال باز کرده و گرچه موفق به دریافت آن جایزه نشد؛ اما خود را همیشه در ذهن طرفداران این سبک کتاب جاودانه کرده و در قلب خوانندگانش جایی همیشگی برای خود باز کرد. راجرسون را به‌نوعی تابوشکن نیز می‌دانند، چراکه هیچ‌یک از جریانات کتاب طبق پیش‌بینی خواننده رخ نداده و گرچه راجرسون همیشه خواننده را راضی نگه می‌دارد؛ اما افسار امور را نیز به دست شخصیت‌های اصلی خود نسپرده و به‌آسانی هر آرزو و اشتیاقی را سیراب نمی‌سازد. گرچه شخصیت‌های اصلی این کتاب الیزابت و ناتانیل هستند؛ اما معمولاً سخنان حیاتی و تکان‌دهنده را از شخصیت‌های مکمل کتاب و عموماً از زبان سیلاس (فردی که فقط از او انتظار پلیدی می‌رود) می‌شنویم. در کتاب راجرسون آنچه بیش از هر چیز به چشم می‌آید این است که نباید هر چیز را به‌صرف آنچه دیده می‌شود قضاوت کرد. معمولاً تمامی شخصیت‌های این کتاب ابتدا خود را با شخصیتی نمودار می‌سازند که بعد به‌کلی چیزی متفاوت را بروز داده و پی‌درپی خواننده را غافل‌گیر می‌کنند. الیزابت دختری است تنها، یتیم و حالا متهم که هیچ‌کس حرف او را باور نداشته و درواقع می‌خواهند مهر خاموشی بر لبانش بزنند. دختری که تصمیم می‌گیرد نگذارد آنچه تمام زندگی دوست می‌داشته فقط به‌خاطر جاه‌طلبی یک نفر از بین رفته و با خاک یکسان گردد.

برای دانلود کلیک کنید