پاورپوینت کامل و جامع با عنوان تاریخ تحول دولت در اسلام در 238 اسلاید
دولت در علم سیاست به معنی اجتماعی از مردم است که در یک سرزمین مشخص زندگی میکنند و از حکومتی برخوردارند که به وضع و اجرای قانون اقدام میکند و تحت سلطه حاکمیتی قرار دارند که استقلال و آزادی آنان را تضمین میکند. مفهوم دولت در معانی دیگری نیز به کار برده میشود. بسیاری از نویسندگان مفاهیم «دولت» و «حکومت» را به یک معنا به کار میبرند و در زبان عامیانه و رسانهها دولت معمولاً به معنی قوه مجریه یا هیئت وزیران است که این کاربرد از واژه دولت تنها به بخشی از حکومت اشاره دارد. گاهی نیز دولت به بخشی از حکومت اشاره دارد که شامل نهادهای مذهبی و نهادهای مدنی نمیشود. مثلاً کاربرد واژه دولت در اصطلاح سازمانهای غیردولتی به این مفهوم از دولت اشاره دارد.
دولتها ممکن است از قدرت سیاسی و حاکمیت کامل برخوردار باشند که در این صورت کشور مستقل نامیده میشوند؛ ولی گاهی ایالتهایی که در یک جمهوری فدرال گرد هم آمدهاند، مثلاً در ایالات متحده آمریکا، نیز دولت نامیده میشوند. بعضی از دولتها هم تابع و دستنشاندهٔ حکومتی دیگر هستند؛ مثل فرانسه ویشی که تابع آلمان نازی بود اما خود را دولت میخواند.
مشکلات تعریف
هیچ اجماع آکادمیکی بر روی یک تعریف جامع و مناسب از دولت وجود ندارد. واژه دولت اشاره دارد به دستهای از نظریات متفاوت ولی مرتبط دربارهٔ پدیده سیاست که اغلب با یکدیگر هم پوشانیهایی دارند. ارائه تعریف از این واژه میتواند به عنوان بخشی از درگیریهای ایدئولوژیکی نیز در نظر گرفته شود، چرا که تعریفهای مختلف به نظریههای متعددی منجر میشود که پایه و اساس دولت هستند و در نتیجه راهکارهای مختلف سیاسی را معتبر خواهند شمرد.
رایجترین تعریف از دولت متعلق به ماکس وبر است، که توضیح میدهد دولت یک سازمان سیاسی اجباری است که دارای دولتی مرکزی بوده و سعی در برقراری انحصار قدرت قانون گذاری برای خود در داخل یک قلمرو مشخص دارد. دستهبندیهای عمومی از نهادهای دولت شامل دیوان سالاران اداری، نظام حقوقی و سازمانهای نظامی یا مذهبی میباشد.
بر طبق دیکشنری انگلیسی آکسفورد، دولت الف. یک اجتماعی سازمان یافته سیاسی است که دارای یک دولت، یک رفاه عمومی و یک ملت است. ب. چنین اجتماعی میتواند تشکیل دهنده بخشهای مختلف یک جمهوری فدرال باشد، به ویژه در ایالات متحده آمریکا.
انواع دولت
دولتها ممکن است به عنوان مقتدر دستهبندی شوند و این دسته آن دولتهایی هستند که به دولت دیگری وابسته نبوده و موضع اعمال حاکمیت آن نمیباشند. دیگر دولتهایی نیز وجود دارند که ممکن است تحت سیطره یک قدرت خارجی قرار گرفته باشند. بسیاری از دولتها، دولتهای فدرال هستند که در اتحادیه فدرال مشارکت میجویند. یک دولت فدرالی قلمرویی است که تحتقانون اساسی شکل گرفته و با اجتماعات متعدد یک فدراسیون را تشکیل میدهد. چنین دولتهایی از دولتهای دارای اقتدار متمایز هستند چرا که در این حالت این دولتها، بخشی از قدرت خود در حاکمیت را به دولت فدرال منتقل کردهاند.
دولت و حکومت
مفهوم حکومت میتواند متمایز از مفهوم دولت باشد. حکومت گروهی مشخص از مردم، دیوان سالاران اداری، است که وظیفه اداره کردن کارهای دولتها را در دورهای که به آنها اختصاص دارد بر عهده دارند. با این اوصاف میتوان گفت که حکومتها ابزاری هستند که قدرت دولت از طریق آنها به کار بسته میشود. دولتها توسط حکومتهای مختلفی که از پی هم میآیند، اداره میشوند.
هر حکومتی که از پی حکومت دیگر میآید از بدنهای از افراد متخصص تشکیل شده که انحصار تصمیمگیریهای سیاسی را در دست دارند و توسط سازمانهای حکومتی از دیگر اعضای جامعه جدا شدهاند. کارکرد ایشان اجرایی کردن قوانین موجود، تصویب قوانین جدید و داوری اختلافها به صورت انحصاری است. در بعضی از جوامع، این گروه از مردم به صورت دائمی بر سر کار میآیند یا از طبقه پادشاهی بوده و از طریق وراثتی کنترل امور را در دست میگیرند. در دیگر جوامع، مثل دموکراسیها، نقشهای سیاسی بر جای خود باقی میمانند ولی اشخاص متفاوت در زمانهای مختلف تصدی آنها را بر عهده خواهند داشت.
دولت و دولت-ملت
دولت هم چنین میتواند از مفهومی به نام ملت نیز متمایز باشد که به یک منطقه وسیع جغرافیایی اشاره دارد و مردمی که در آن محدوده به زندگی و کار مشغول اند و هویتی مشخص از در کنار هم بودن و با هم زندگی کردن دارند.
دولت و جامعه مدنی
در اندیشههای کلاسیک، دولت توسط هم جامعه سیاسی و هم جامعه مدنی مورد معرفی قرار گرفته است. چرا که در آن دوره، جامعه مدنی را هم جزئی از اجتماعات سیاسی در نظر میگرفتند، در حالی که در اندیشههای مدرن میان دولت-ملت به عنوان یک جامعه سیاسی و جامعه مدنی به عنوان نوعی از جامعه اقتصادی تمایز قائل شدهاند. بنابراین در اندیشههای مدرن دولت با جامعه مدنی در تضاد است.
انسان علیه دولت
فیلسوف، جامعهشناس، زیستشناس و نویسنده انگلیسی، هربرت اسپنسر در کتاب خویش با نام انسان علیه دولت دربارهٔ بسیاری از ابعاد دولت که در تعارض با ویژگیهای انسان است، قلم رانده است. در این کتاب وی با جزئیات به تحلیل آکادمیک شکسپیر میپردازد و فضای سردی را که حاصل ارتباط میان دولت و مردمی که تحت آن زندگی میکنند است، را به رشته تحریر درمیآورد.
آنتونیو گرامشی معتقد بوده که جامعه مدنی مرکز اولیه فعالیت سیاسی است چرا که این محمل جایی است که در آن تمام اطلاعات هویتی، درگیریهای نظری، فعالیتهای روشنفکران و ساختن یک هژمونی، شکل میگیرند و امکان وقوع مییابند و آن جامعه مدنی پیوند ارتباطی میان فضای سیاسی و اقتصادی بود. جمع تمام این فعالیتهای جامعه مدنی چیزی بود که گرامشی آن را جامعه سیاسی مینامید، و آن را از ملتی که دولت را به عنوان جامعه خویش برمیگزینند، متمایز میدانست. وی میگفت که سیاست یک روند یک طرفه برای اداره سیاسی جامعه نیست بلکه سیاست فعالیتهای سازمانهای مدنی است که فعالیتهای احزاب سیاسی و نهادهای دولتی را مقید و مشروط میکند. لوئیس آلتوسر بحث میکند که سازمانهای مدنی از جمله کلیسا، مدارس و خانواده در بازتولید ارتباطات اجتماعی بخشی از دستگاه نظری دولت میباشند که مکمل دستگاه سرکوب دولت هستند (مانند نیروهای پلیسی و نظامی).
یورگن هابرماس از فضای عمومی حرف میزد که به زعم وی هم از فضای سیاسی و هم از فضای اقتصادی متمایز بود.
با توجه به نقشی که بسیاری از گروههای اجتماعی در توسعه سیاست عمومی دارند و رابطه سنگینی که میان دیوان سالاری دولتی و دیگر نهادها وجود دارد، تعریف و تشریح مرزهای دولت به شدت سخت شده است. خصوصیسازی، ملی سازی و ایجاد نهادهای جدید دیگر نیز باعث تغییر مرزهای دولت در ارتباط با جامعه شدهاند. در اغلب موارد طبیعت سازمانهای شبه مستقل نا مشخص و غیر شفاف است، و این امر باعث شده تا بحثی در میان دانشمندان علم سیاست در بگیرد که باید چنین سازمانهایی را بخشی از دولت در نظر بگیرند یا بخشی از جامعه مدنی. به این خاطر بعضی از دانشمندان علم سیاست ترجیح میدهند تا از شبکههای سیاسی و اداره غیر متمرکز در جوامع مدرن حرف بزنند تا این که بخواهند مدافع دیوان سالاریهای دولتی و اداره مستقیم دولت باشند.
فهرست مطالب:
فصل اول: دولت چیست؟
دولت به معنی محدود
دولت اسلامی چیست؟
دولت حق و دولت محق
دولت خلافت
دولت امامت
اصل امامت
اجزای سه گانه دولت
ملت و جمعیت
سرزمین
و…
فصل دوم: رهیافت ها و نظریه ها
نظریه شیوه تولید آسیائی
شاخص های این نظریه
شیوه تولید خاص
تاثیر آب و هوا بر شیوه تولید و در نتیجه بر نوع نظام سیاسی
دیوان سالاری گسترده و دولت نیرومند
ضعف مالکیت خصوصی
نظریه سیستم ها
طرح این نظریه در زیست شناسی
و…
فصل سوم: نظریه ماکس وبر و پاره تو
سه نوع نظام سیاسی «انتزاعی»
اقتدار سنتی
انواع اقتدار سنتی
اقتدار کاریزماتیک
ویژگیهای نظام کاریزماتیک
تعریف نخبگان
توده مردم
گردش نخبگان
و…
فصل چهارم: نظرات ابن خلدون
نسل های یک دولت
نسل بنیانگذار
فرزندان نسل بنیانگذار
تقلید و پیروی از نسل های پیشین
خلقیات حکومت کنندگان در مراحل مختلف
و…
فصل پنجم: ساخت سیاسی دولت جاهلی
عوامل دخیل در بی دولتی
واحد اجتماعی و سیاسی قبیله
رابطه قبیله با سرزمین
قبیله و سنت نیاکان
فردیت و ارزشهای قبیله ای
قبیله هویت ساز
جایگاه شیخ قبیله
حاکمیت زور بر حق
قبیله قریش و ساخت جاهلی
و…
فصل ششم: ساخت دولت نبوی
ساختار قبیله و کار کرد دو گانه آن
اولین قانون اساسی در اسلام
ویژگیهای قانون اساسی مدینه
حفظ ساختار قبیله ای
ادغام قبایل در امت واحده
برخورد گزینشی با ارزش های قبیله ای
خصوصیات جمعی غیر قبیله ای
و…
فصل هفتم: ساخت دولت های خلفای راشدین
ویژگیهای این دوره
نظریه ابن خلدون و نقد آن
ابوبکر و ساختار قبیله ای
عمر و قبیله گرائی
نظام اداری و نظام سیاسی
کارکرد دیوان
اندیشه ها و جریان های فکری
عثمان و عملکرد قبیله ای
نقش قبیله در روی کارآمدن عثمان
دلایل شورش علیه عثمان
امام علی (ع) و ارزشهای قبیله ای و ارزشهای اسلامی
فصل هشتم: ساخت دولت امویان
چرا بنی امیه روی کار آمدند؟
تحولات ساختاری دولت بنی امیه
تغییر خلافت به سلطنت
تغییر در روش زندگی خلفاء
ضعف های معاویه
ساختار حکومت در دوره مروانیان
دوره عمر ابن عبدالعزیز دورانی استثنائی و اصلاح انحرافات
تشکیلات اداری حکومت بنی امیه
و…
فصل نهم: ساخت دولت عباسی
دلایل قدرت گیری عباسیان
تحولات ساختاری دولت عباسی
خصوصیات دوره اول دولت عباسی
نقش مهم وزارت ایرانیان
و…