فهرست مطالب

مقدمه

مفهوم کارکرد در کارکردگرایی

پیشینه کارکرد گرایی

نگاهی فرا نظری بر نظریه کارکرد گرایی

دغدغه اصلی کارکردگرایان

پارسونز و انسجام در موضوع علم جامعه شناسی

ساختارنظام کنش بنیادی در اندیشه پارسونز

ساختارنظام اجتماعی در اندیشه پارسونز

اصول کلی کارکردگرایی در اندیشه پارسونز

الگوی کارکردی در سطح خورد(نظام کنش)

الگوی کارکردی درسطح کلان ( نظام اجتماعی )

سلسله مراتبی سیبرنتیکی

انتقادها

بخشی از متن

مقدمه

تالکوت پارسونز (1902 -1979) جامعه شناس آمریکایی یکی از بزرگترین نظریه پردازان قرن بیستم است. تفحص ژرف در آثار جامعه شناسان مهم اروپایی و تامل در مسائل و بحران های عظیم این قرن سرانجام او را به سوی ساختن تئوری های جدید در رابطه با کنش فردی، نظام اجتماعی و سیستم فرهنگی کشاند. پارسونز برای عناصر فرهنگی و اجتماعی در شکل گیری سیاست و اقتصاد نقش عمده ای قائل بود و در ترویج مکتب «کار کردگرایی ساختی» تلاش بسیاری کرد.

مفهوم کارکرد در کارکردگرایی

واژه Function از ریشه لاتینی Functio به‌معنای انجام یک وظیفه گرفته شده و در فارسی معادل‌هایی چون نقش، عمل، خدمت، شغل یافته است. در زبان ریاضی به‌معنای تابع است و در علوم اجتماعی نقشی را می رساند که یک جزء از کل تقبل کرده و به انسجام می‌رساند. درکل کارکرد به مجموعه فعالیت هایی گفته می شود که در جهت برآوردن یک نیاز یا نیازهای نظام انجام می گیرد.

کارکردگرایی از جمله مکاتب جامعه شناسی است که به ذکر نظریاتی پرداخته است که حوزه فعالیت شان در پاردایم اثباتی قرار دارد. آنچه در این نظریات، مهم و کلیدی است توجه به نظم و ثبات در جامعه است که اکثر نظریه‌پردازان کارکردگرایی بدان توجه داشته اند، مانند دورکیم که دین را در مطالعاتش به‌عنوان یکی از نهادهای اجتماعی می داند که کارکرد آن همبستگی، انسجام و نظم است.

کارکردگرایی عموماً رویکردی متفاوت داشته و به منظور فهم حیات اجتماعی، نمی خواهد نظام اجتماعی را در هم شکسته و به کوچک‌ ترین اجزاء تقلیل دهد، بلکه در صدد است ماهیت در هم تافته، زنده و متقابلاً سازگار یک نظام اجتماعی را در کلیتش بفهمد. این امر مستلزم آن است که در اجزاء، وحدتی بازشناخته شده تا براساس آن، اجزاء و کل در هم تنیده شده و یک هویت به‌ دست آورده شود. موضوع اصلی کارکردگرایی، خود افراد نیستند. این عبارت که “کارکرد فرد انجام وظیفه است” مرتبط کردن انجام وظیفه به فرد، گمراه کننده است. کارکردگرایان درباره کارکردِ انجام وظیفه صحبت نموده و سئوالاتی را درباره اثر انجام وظیفه به‌عنوان شکلی از کنش اجتماعی مطرح می کنند.

و …