مبانی نظری بورس اوراق بهادار (فصل دوم تحقیق)
2-1- مقدمه
امروزه یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد کشورها، سرمایهگذاری و امور مربوط به آن است. این موضوع به دلیل اینکه عاملی برای تولید، اشتغال و به حرکت درآوردن چرخهای اقتصادی هر کشوری است، از جمله موضوعات اجتناب ناپذیر است. سرمایهگذاری از راههای مختلفی صورت میگیرد که از جمله آنها سرمایهگذاری در سهام شرکتها از طریق بورس اوراق بهادار است(آگاتی[1]، 2012).بورس اوراق بهادار با فراهمآوری ساز وکار لازم برای سرمایهگذاری، در سهام شرکتهایی که شرایط عرضه سهام خود را به مردم دارند، میتواند در پویایی شرکتها و اقتصاد نقش بزرگی ایفا نماید؛ بنابراین، شرکتها با عرضه سهام از طریق بورس اوراق بهادار و سرمایهگذاران با خرید سهام و سرمایهگذاری در سهام شرکتها، امکان مشارکت را در توسعه اقتصادی به دست آورده و خود را جزئی کمک کننده به توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور میدانند(تریو و همکاران[2]، 2010). سرمایهگذاران در انتخاب سهام یک شرکت به منظور سرمایهگذاری از عوامل متعددی تأثیر میپذیرند. به طور کلی، سرمایهگذاران در زمان تصمیمگیری به دو عامل مهم ریسک و بازده توجه دارند. به علاوه، بالا بودن نرخ نوسانات اقتصادی و سیاسی، بیثباتی قوانین و مقررات و غیره به افزایش ریسک تصمیمگیری در بورس اوراق بهادار منجر میشود (Fayman & He, 2011). در این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوأل هستیم که چه عواملی در تصمیمگیری سرمایهگذاران در خرید سهام عادی مؤثرند؟
لازم به ذکر است در این تحقیق عوامل مالی و غیرمالی مؤثر بر تصمیمگیری سرمایهگذاران بررسی خواهد شد. در این فصل بصورت اختصاصی به بررسی مفاهیم پژوهش یعنی بورس اوراق بهادار، سهام عادی و عوامل مؤثر بر تصمیمگیری سهامدارن شامل عوامل مالی و غیرمالی میپردازیم و در بخش پیشینه پژوهش به بررسی مطالعات انجام شده در این زمینه خواهیم پرداخت.
2-2- بورس اوراق بهادار
بورس اوراق بهادار به معنای یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است، که در آن سهام شرکتها و اوراق مشارکت، تحت ضوابط و مقررات خاص، مورد معامله قرار میگیرد. اوراق بهادار به غیر از پول، چک، سفته و نظایر آن به 2 نوع تقسیم میشود:
1- سهام شرکتها و واحدهای تولیدی، تجارتی و خدماتی،
2- اوراق قرضه منتشر شده توسط دولت و مؤسسات خصوصی(فلوروس[3]، 2010).