تحقیق درباره برنامه ریزی منطقه ای کشور ژاپن
تعداد صفحه: 29
نوع فایل: Word
فرمت فایل: docx
*** قابل ویـرایش
فهرست مطالب
جغرافیای کشور ژاپن
برنامه ریزی های منطقه ای انجام شده در داخل کشور ژاپن :
مفهوم اقتصادی ژاپنی و مواضع کلی اقتصادانان ژاپن:
انتخاب ارزش درونی بر بیرونی و برتری مزیت های اکتسابی پویا در بلند مدت بر سود حداکثر آنی و یا مزیت های نسبی ایستا: ژاپن
بعضی شرایط اساسی محیط فعالیت بازیکنان صحنه اقتصادی
آشنایی با دو ریه غرب در عین نگرانی و مقابله مثبت با آن از طریق تدبیر بازار جهت تسریع صنعتی شدن
تعلق خاطر به توسعه اقتصاد ملی و تلاش برای رقابت در سطح جهانی در عین سیاست تدبیر بازار
تاکید مستمر بر آموزش و پرورش
پایداری عقیده به اقتصاد آزاد ولی ایمان به تدبیر بازار و ارشادهای دولتی حتی در عصر جهانی شدن
آزاد سازی بازارهای سرمایه
الف :انباشت پس انداز خانوارها
ب- تغییر در نحوه برخورد شرکتها در مقابل سرمایه گذاری و تامین نیازهای مالی
خلاصه ای ازجمع بندی مطالب
1- اهمیت بررسی تاریخ تفکرات اقتصادی:
2- نگرانی از سرازیر شدن کالا خارجی ( محصولات دیگر تیول ها ) از عصر فودالیسم تا کنون
سیر تحول برنامه ریزی منطقه ای در کشور ژاپن:
مرحله اول
مرحله دوم
مرحله سوم
مرحله چهارم
بهسازی محیط برای نوسازی محیط
تثبیت صنایع جدید و پروش صنایع نساجی
اهمیت اصلاحات در ماهیت زمین
نکات اصلی اصلاحات به شرح زیر بودند:
صنایع جدید
جنگهای چین- ژاپن و روسیه – ژاپن وحرکت به طرف صنایع سنگین
الف: راه اندازی صنایع سنگین
سیمای برجسته نوسازی صنعت ژاپن
ژاپن در طی آن 40 سال عجیب دوران می جی، از نظر اقتصادی به چه سطحی رسید؟
پاسخ به این پرسش را شاید بتوان به صورت زیر خلاصه نمود:
اقتصاد ژاپن در اثنا و بین جنگهای جهانی
شروع جنگ جهانی اول
اقتصاد ژاپن بعد از جنگ جهانی اول
بحران پس از جنگ
تغییر در ساختار اقتصاد ژاپن
اقتصاد ژاپن در طی جنگ جهانی دوم
بازسازی پس از جنگ جهانی دوم و رشد اقتصادی بالا
بازسازی پس از جنگ جهانی دوم و رشد اقتصادی بالا
ژاپن چه مقدار خسارت درجنگ جهانی دوم متحمل شد؟
چه عواملی موجب شد تا ژاپن با چنین سرعت بهبود یافته و به تریقی دست یابد؟
اول
دوم
سوم
تغییرات ساختاری و موارد جدید در اقتصاد ژاپن
بهبود اقتصادی در ژاپن
واکنش دولت
اصلاحات اداری و بازسازی مالیه عمومی
نتیجه گیری و پیشنهاد
پیشنهادات :
فهرست منابع
جغرافیای کشور ژاپن
ژاپن با مساحت حدود 378 هزار کیلومتر مربع از چهار جزیره ی بزرگ به نام های هونشو، هوکایدو، کیوشو، شیلکوگو و تقریباً 3000 جزیره کوچک و بزرگ دیگر در اقیانوس آرام تشکیل شده است. دریای ژاپن در شمال و شمال غربی، بین ژاپن وکره قرار دارد. حدود 254 هزار کیلومتر مربع از وسعت ژاپن به صورت جنگل . هزار کیلومتر مربع قابل سکونت می باشد. شهرهای مهم ژاپن شامل : توکیو ، اوساکا، ناگویا، یوکوهاما، کیوتو، کوبه، هیروشیما، ناکازاکی، نیگاتا، کانازاوا، سندای و …. طبق افاسنه های کهن ژاپن مذهب شینتو در ژاپن شکل گرفته و مذهب رسمی ژاپن شدهاست . ژاپن از منابع مادی لازم آن طور که در نظریات مرسوم اقتصادی و کتاب های درسی مطرح و لازمه توسعه انگاشته می شود برخوردار نیست اگر چه از نظر آشنایی با دیدگاه های اقتصادی جهان غرب سابقه طولانی دارد. برای مثال آثار اسمیت ، میل ، مارشال ، لیست ، مارکس در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در این کشور ترجمه شده است. تا دوران پس از جنگ جهانی دوم از امنیت و ثات اجتماعی- سیاسی لازم برخوردار نبوده و بیش از نیم قرن به طور متوالی درگیر جنگ و کشمکش با همسایگان دور و نزدیک خود (روسیه- چین- آمریکا و غیره ) و درجنگ جهانی دوم به تنهایی 3 میلیون کشته و دو سوم دارایی های ملی کشور را از دست داده است برنامه بازسازی آن هم به تنها مبتنی بر بازار که اساس توزیع استراتژیک منابع( با تدبیر بازار به عاملیت دولت) و کمک فکری اقتصاد دانان لیبرال و مارکسیست و هدایت بخش خصوصی توسط دولت توسعه خواه انجام گرفته است بیش از 7 سال زیر نظر دولت اشغالگر زندگی کرده و تا اواخر دهه ی 1950 اجازه تجارت خارجی و گردشگری را نداشته است . در دوران رشد سریع دهه 1950 تا 1960 با بزرگترین نهضت ها و تشنجات کارگری ، دهقانی و دانشجویی که در جهان سابقه نداشت روبرو بود. ولی تنها 23 سال پس از جنگ جهانی دوم از میان خاکسترهای جنگ کلاسیک و اتمی به دومین اقتصاد جهان سرمایه داری سر بر آورد علی رغم ذخایر نفتی قریب به صفر درصد، پس از اولین شکست نفتی 4-1973 زودتر از دیگر کشورهای صنعتی به دوران رشد بازگشته و بر خلاف اغلب کشورهای آسیای شرقی نظیر چین امروزی و یا کره جنوبی سرسختانه از وابستگی به سرمایه های خارجی خودداری و از نفوذ آن ها به اقتصاد ملی تامین او افراد جلوگیری نموده است به طوری که سهم سرمایه های خارجی در تشکیل سرمایه داخلی از سال 1910 به بعد منفی است کل بدهی های دولت و حکومت های محلی در مقطع سال 2004 نیز بالغ بر 200 درصد تولید ناخالص این کشور می گردد که در جهان بی سابقه و نه تنها باتورم مواجهه نیست بلکه از متوالی قیمت ها ظرف 13 سال اخیر رنج می برد از نظر سطح هزینه زندگی در جهان دارای مقام اول و از نظر محاسبات مرسوم تعیین قدرت رقابت جهانی نیز به خاط رگرانی دستمزدها و دیگر عوامل نیز در مرحله و مرتبه پانزدهم قرار دارد. از نظر مشارکت در علوم پایه جهانی از سهم بسزایی برخوردار نیست. تا اواسط دهه 1990 به شدت از واردات کالایی ( به جز کالای سرمایه ای بسیار پیشرفته و مواد غذایی) برای مثال فراورده های نفتی جلوگیری کرده و بر خلاف فریادی جهانی شدن اقتصاد از امضا قرارداد تجارب آزاد حتی با کشورهای همسایه خودداری می کند. از دیدگاه نظریات اقتصادی نیز تا دهه ی 1980 اکثر اقتصاد دانان ژاپن از طرفداران مکتب تاریخیون و یا اقتصاد مارکس به شمار آمده و هنوز نیز نئوکلاسیک ها در اقلیت مطلق قرار دارند. ژاپن تا کنون جایزه نوبل اقتصاد را بدست نیاورده است ، زیرا به عقیده کمیته جایزه نوبل نظریات اقتصادی کارشناسان ژاپنی دارای وجهه جهان شمول نبوده و حاصل تجربیات خاص آنان از اقتصاد ژاپن است. جذب کمونیست این کشور در دوران رشد سریع عمده دار اداره چند استان این کشور بوده و علی رغم تحولات اخیر دربلوک کمونیست سابق بدون تغییر نام به فعالیت اشتغال داشته و در پارلمان و شوراهای استانی و شهری از نفوذ فراوانی برخوردار است. علی رغم چنین شرایطی موفق به بر پایی نظام سرمایه داری ویژه ای گردیده است.
برنامه ریزی های منطقه ای انجام شده در داخل کشور ژاپن :
مفهوم اقتصادی ژاپنی و مواضع کلی اقتصادانان ژاپن: زمانی که سخن از تفکرات و یا فلسفه اقتصادی و یا اقتصاد ژاپنی است، منظور دیسیپلین اقتصاد ژاپن جدا از علم اقتصاد جهان شمول در عصر حاضر نیست . بلکه نیت بررسی تفکرات اقتصادی متفکران و رهبرانجامعه تحت تاثیر افکار کنفوسیوس[1] و آموزش های ملی در مخالف با نفوذ فلسفی چین در دوران فئودالیسم قبل از اشاعه دیسیپلین اقتصاد غربی، مفهوم اولیه اقتصاد در زبان ژاپن ( مدیریت کشور و تسکین آلام مردم ) و شیوه تلفیق و به کار گیری دیسیپلین اقتصاد( کلاسیک ، نئوکلاسیک و یا مارکسیسم) درحیطه فرهنگی- اجتماعی و نظام ارزشی ژاپن تحت شرایط عقب ماندگی و تلاش برای اعتلای اقتصاد ملی ، مقابله ، رسیدن و سبقت از دیگر کشورهای سرمایه داری از طریق توسل به ابداعات نظری – نهادی و تاکید بر ابداعات تکنولوژیک، سرمایه گذاری و تولدی مستمر ، پس انداز به عنوان رفتاری اقتصادی وارزشی- فرهنگی و چگونگی توسعه شبکه پیچیده توزیع ( تدبیر بازار داخلی و خارجی به منظور جلوگیری ازنفوذ خارجی و ایجاد قدرت رقابت) از دوران رژیم فئودال تو کوگاوا براساس روابط بلند مدت تاکنون است. علاوه بر آن اکثر اقتصادا دانان ژاپن عموماً از موضع گسترده تری به اقتصادی به عنوان شاخه ای از علوم اجتماعی می نگرند و بی محابا مسائل فرهنگ ، سنن و مسائل اجتماعی ، ساختار قدرت ، و بنیاد خانوار ژاپنی و غیره را در آن دخالت می دهند. برای مثال اقتصاد دان نامی ژاپن ، میچی او موریشیما یکی از متخصصان نظریه تعادل عمومی و کارشناس برجسته نظریات لئون والراس و همزمان به کار گیرنده ریاضیات عالی در تبیین نظریات اقتصادی مارکس عاقبت به منظور تحلیل علل توسعه اقتصاد ژاپن تا دهه 1980، و علل رکود آن از دهه 1990 به بعد نظریات ناب و روش های ریاضیات عالی خویش را کنار گذاشته و توجه خویش را معطوف به مسائل به ظاهراًغیر اقتصادی، ولی بسیار مهم فکری فلسفی، آموزشی – فرهنگی و اخلاقی جامعه و تاثیرات آن بر کردار و پندار و نهایتاً چگونگی روند توسعه گذشته و رکود فعلی ژاپن می نماید.
انتخاب ارزش درونی بر بیرونی و برتری مزیت های اکتسابی پویا در بلند مدت بر سود حداکثر آنی و یا مزیت های نسبی ایستا: ژاپن با تکیه بر ارزش های هویت ملی و افزایش ارزش بلند مدت مادی- معنوی انتخاب درونی ( تمرکز منابع مادی- انسانی برای توسعه اقتصاد ملی)، موفق به بسیج و روانه سازی منابع عظیمی از علوم ، مواد خام و تکنولوژی از داخل و خارجی به سوی اقتصاد ملی گردید. همین امر به طور طبعی منجر به ابداع تدابیری در مقابله با خروج ه رگونه سرمایه انسانی – مادی از کشور و جلوگیری از نفوذ کالای مصرفی و سرمایه ی با تکنولوژی پست بیگانه به بازارهای داخلی گردید. بدین ترتیب روند نزولی ارزش انتخاب بیرونی ارزش اقتصادی که نقشی در توسعه ملی ندارند، اگر چه برای دولت یا فرد سود آورند نظیر سودآوری از طریق واردات مستمر کالا، فروش ثروت های ملی و یا فرار سرمایه های مالی- انسانی به خروج) بیش از پیش تشدید گردید. تا آنجا که مفاهیمی چون سود حداکثر و آنی و یامزیت های نسبی ایستا رها، و کسب سود و مزیت های اکتسابی پویا در بلند مدت به معیار اصلی نظریه پردازی و استراتژی دولت و بنگاه ها از طریق تدبیر بازار در آمد. مفاهیمی چون سود نه به عنوان هدف که نتیجه کار تولیدی و در ارتباط با سهم آن در توسعه اقتصادی ملی (ابداعگری در تکونولوژی، ایجاد فرصت های اشتغالی و مشارکت در خدمت اجتماعی و تحقیقاتی و غیره) نیز به صورت شاخص رفتار بازیکنان صحنه اقتصادی درآمد. افزایش سود نیز نه از طریق افزایش نرخ آن ، که کاهش نرخ سود همراه با افزایش ابعاد بازار در بلندمدت به منظور رقابت در بازارهای بین المللی تفسیر گردید. با چنین زمینه های فکری- فرهنگی، چارچوب نظام فکری نظریه پردازان و سیاست های توسعه ای این کشور ( نهاد سازی برای تدبیر بازار) در جذب- تطبیق- رقابت- سبقت و نهایتاً دفاع مثبت از ارزش های فرهنگی و مدیریت اقتصادی کشور و تسکین آلام مردم وطن در روند رویارویی دائمی با غرب فراهم گردید.
بعضی شرایط اساسی محیط فعالیت بازیکنان صحنه اقتصادی
علاوه بر شرایط مادی- انسانی و سطح تکنولوژیک، عامل های یا بازیکنان اقتصادی تحت سه شرط اساسی به فعالیت می پردازند که عبارتند از :
1-تفکرات اقتصادی و چگونگس کسب سود که در جامعه به طور سنتی و عرفی غلبه دارد، 2) دیسیپلین اقتصاد و 3) سیاست ها و یا تدابیر اقتصادی به کار گرفته شده در جامعه مورد نظر. اگر چه دیسیپلین اقتصاد جهان شمول است ولی دو شرط دیگر براساس شرایط فکری- فرهنگی و ملی کاملاًبا یکدیگر متفاوت هستند. به طوری که چگونگی رفتار اقتصادی بازیکنان ، شیوه کسب سود حداکثر و یا درآمد را گاه در نهایت قومی می کنند. به همین خاطر است که انواع نظام های سرمایه داری ، شیوه های مبتنی بر بازار ( تدبیر شده و یاآزاد) و یا چگونگی کسب سود و غیره وجود دارد.
3– آشنایی با دو ریه غرب در عین نگرانی و مقابله مثبت با آن از طریق تدبیر بازار جهت تسریع صنعتی شدن : با چنین از طرز تفکر و احساس نگرانی از نوذ محصولات اقتصادی و فرهنگی غرب به بازار داخلی و استثمار توسط قدرت های غربی است که بمباران خلیج توکیو توسط دریا دار پری به عنوان تهدید (استثمار ژاپن) و سمبل پیشرفت علم و تکنولوژی غرب تلقی و غرب شناسی با سرعت بیشتری تعقیب میگردد. لذا آشنایی با پیشرفتهای تکنولوژیک غرب باعث تقویت نظام آموزش و پرورش ، و تحریک بیش از پیش امر سرمایه گذاری ، ابداعات تکنولوژیک و تشویق تولدی مازاد و تدبیر بازار می گردد واز غرب شناسی به منظور وسیله نه هدف ، در مقابله و رقابت با پیشرفت صنعتی غرب استفاده می شود.
4- تعلق خاطر به توسعه اقتصاد ملی و تلاش برای رقابت در سطح جهانی در عین سیاست تدبیر بازار : به قول جوان روبینسون ریشه اصلی دیسیپلین اقتصاد در ناسیونالیزم نهفته است[2]
تمایل فکری – فلسفی و نهادی به بسیج و افزایش نیروهای تولیدی و سرمایه گذاریهای مادی- انسانی در اقتصاد ملی از دوران فئودالیسم تا کنون با هر گونه دید اقتصادی، از طرفداران اقتصاد آزاد گرفته تا حامیان سیاست های حمایتی و تاریخیون و مارکسیست ها از عوامل موثری محسوب می گردد که ژاپن نمونه بس آشکاری از آن است
تاکید مستمر بر آموزش و پرورش : مدیریت اقتصاد ملی مبتنی بر بازار تدبیر شده به خاظر توفیقی که به دست آورده است از طریق نظام آموزشی به باز تولید فکری – فلسفی و فرهنگی خویش مشغول است. تفکرات خاص محققان ژاپنی باعث گردیده است که بر خلاف ایران عمده درس های اقتصاد در دانشگاه های را درس های مربوط به اقتصاد ژاپن از موضع اقتصاد گسترده و تلفیقی از دیدگاه های گوناگون تشکیل دهد. به طوری که دانشجو در خلا باز نیامده و پس از روی آوردن به بازار کار با ساختار و عملکرد واقعی بنگاه های اقتصادی ژاپن نه تنها غریبه نیست بلکه بجای تاکید مستمر بر نظریات محض درسی بر واقعیت های اتقصادی و راه حلهای عملی که سالها تجربه گردیده است تاکید می ورزد.
پایداری عقیده به اقتصاد آزاد ولی ایمان به تدبیر بازار و ارشادهای دولتی حتی در عصر جهانی شدن : اگر چه بعضی اقتصاددانان ژاپن از جهان شدن اقتصاد و آزادی تجاری سخن می رانند، ولی این دیدگاه حتی تا کنون از مرحله نظری عبور نکرده و به محض آن که به منافع بلند مدت اقتصاد ملی برخورد می کند به تدبیر بازار و نقش دولتکه در اعصار گونان به تدریج تغییر کرده است ایمان می آورند. حمایت از بخش کشاورزی در مقابل محصولات ارزشان قیمت آمریکا و یا خوددارری از امضا موافقنامه های آزادی تجاری حتی با کشورهای همسایه از همین روست. به همین خاطراست که در بعضی ادبیات اقتصادی از اقتصاددانان ژاپن به عنوان «اقتصاددانان ابن الوقت» یاد شده است.