داستان: از روزهای دود گرفته
با خرید نسخه الکترونیکی کتاب ” از روزهای دود گرفته ” از همایون نوری پناه حمایت کنید
فرمت : پی دی اف
تعداد صحفات : 57
نویسنده : همایون نوری پناه
___________________________________
این فایل با کسب مجوز از نویسنده کتاب (دکتر همایون نوری پناه) در این فروشگاه قرار گرفته است .
وب سایت رسمی دکتر همایون نوری پناه :
http://hnorypanah.ir
_____________________________________
متن آغازین کتاب :
مرد کچل با چشمهای خمار به بهمن کوتاه پک میزد و به پشت لبش که از ته تراشیده بود دست میکشید. قاعدتاً کسی با پشت لبش ور میرود که سبیل دارد؛ همانطور که تنها کسی لوستر، اجاقگاز و تلویزیون میخرد که خانه دارد. اما مگر اینجا وزارت صنایع آلمان است که روی استانداردهای نوشتهشده پیش برود؟ نه نیست؛ اینجا کف جامعهای است که قواعد در آن همانقدر ارزش دارد، که ورق بیامتیاز باقی مانده روی زمین در آخرین دور بازی چهاربرگ. یعنی جایی که یک مرد بیسبیل کچل سیگاری که از دور لبهای سبزش میتوان حدس زد روزی سه نخ سیگاری سربالا میزند، سعی میکند تا از کول شاگرد اول دکتری فلسفه دانشگاه تهران بالا برود. به کل یک متر و بیست سانتیمتر کتابی که دکتر برای فروش آورده مثل رئیس کارخانهی سوسیسسازی که به خر پیری که قرار است چند ساعت دیگر به سوسیس تبدیل شود نگاه میکند. مرد قبل از دادن قیمت نهایی میگوید: «وایستا»! میرود پشت یکی از قفسههای کتاب. بوی حشیش بلند میشود. بعد از چند دقیقه با چشم قرمز برمیگردد و بلند میگوید: «لعنت بر ساقی بیمرام! جنسش بد بود. خیلی نسخم. کلش هفتاد تومان»! سقف شانس شاگرد اول دکتری فلسفه طوری کوتاه است که…